/dic/page/9798/ مترجم هوش مصنوعی
nonsuccessfully
به طور ناموفق، به معنای عدم موفقیت در انجام کاری.
nonsuccession
عدم جانشینی به معنای نبود یا عدم انتقال قدرت و موقعیت به طور طبیعی.
nonsuccessional
غیرجانشینی به معنای عدم وجود یک فرآیند جانشینی طبیعی.
nonsuccessionally
به طور غیرجانشینی، به معنای خارج از فرآیند طبیعی جانشینی.
nonsuccessive
غیرمداوم به معنای عدم پیوستگی یا عدم دنباله‌داری در رویدادها یا مراحل است.
nonsuccessively
به شیوه‌ای که رویدادها یا نتایج پیوسته نیستند.
nonsuccessiveness
وضعیتی که در آن چیزی پیوسته یا متوالی نیست.
nonsuccor
عدم یاری و کمک در زمان نیاز.
nonsuccour
عدم امداد و کمکی که در شرایط بحرانی انتظار می‌رود.
nonsuction
عدم عمل مکش که می‌تواند به مشکلات عملکردی منجر شود.
nonsuctorial
غیرمکشی به معنای عدم استفاده از مکش برای غذا خوردن یا جذب مایعات است.
nonsudsing
غیرحبابی به معنای عدم ایجاد حباب در هنگام استفاده از محصولات شوینده است.
nonsufferable
غیرقابل تحمل به معنای ناتوانی در تحمل یک وضعیت یا رفتار است.
nonsufferableness
غیرقابل تحملی به معنای کیفیت یا حالت یک وضعیت که نمی‌توان آن را تحمل کرد.
nonsufferably
غیرقابل تحمل به معنای به روشی که نمی‌توان آن را تحمل کرد.
nonsufferance
عدم تحمل به معنای کیفیت یا وضعیت ناتوانی در تحمل یا قبول یک وضعیت است.
nonsuffrage
نظرات غیرمؤثر بر حق رأی به شرایطی اشاره دارد که افراد از رأی‌گیری محروم شده‌اند.
nonsugar
غیر قند یا بدون قند به محصولاتی اشاره دارد که قند افزوده ندارند.
nonsugars
مواد غیر قند به محصولاتی اشاره می‌کند که مکمل‌های قند طبیعی ندارند.
nonsuggestible
غیرقابل پیشنهاد به فردی اطلاق می‌شود که به راحتی تحت تأثیر یا القای دیگران قرار نمی‌گیرد.
nonsuggestion
عدم پیشنهاد به سیاست یا رویکردی اشاره دارد که در آن از ارائه پیشنهادات خاص جلوگیری می‌شود.
nonsuggestive
غیرقابل پیشنهاد به اظهارات یا متونی اشاره دارد که به وضوح پیشنهادی یا القایی نیستند.
nonsuggestively
غیر پیشنهادی، به نحوی که هیچ نوع پیشنهاد یا اشاره‌ای به وجود نداشته باشد.
nonsuggestiveness
عدم وجود پیشنهاد یا اشاره‌ای در یک ارتباط یا گفتار.
nonsulfurous
غیر گوگردی، به موادی اشاره دارد که در ترکیب خود گوگرد ندارند.
nonsulphurous
غیر گوگردی، به مواد معدنی و ترکیباتی اشاره دارد که فاقد گوگرد هستند.
nonsummons
عدم احضار، به وضعیت یا فرایندی اشاره دارد که در آن شخصی به دادگاه احضار نشده است.
nonsupervision
عدم نظارت، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد تحت نظر و کنترل قرار ندارد.
nonsupplemental
غیر تکمیلی به چیزهایی اطلاق می‌شود که اضافه و مکمل نیستند و نمی‌توانند به اطلاعات یا محتوای اصلی افزوده شوند.
nonsupplementally
به صورتی که به‌عنوان مکمل در نظر گرفته نمی‌شود.
nonsupplementary
غیر مکمل به چیزهایی اطلاق می‌شود که نمی‌توانند اضافات لازم برای یک موضوع یا برنامه باشند.
nonsupplicating
غیر خواهش‌کننده به معنای عدم تمنا و درخواست برای کمک یا توجه از دیگران است.
nonsupplication
عدم خواهش به معنای پرهیز از تمنا یا درخواست کمک و حمایت از دیگران است.
nonsupport
عدم حمایت به معنای نبود نیروی حمایتی یا پشتیبانی از یک طرح یا اقدام است.
nonsupportability
عدم امکان حمایت، شرایطی که در آن یک ادعا یا نظر نمی‌تواند به وسیله شواهد یا دلایل مستدل باشد.
nonsupportable
غیرقابل حمایت، توصیف چیزی که شواهد یا دلایل کافی برای تأیید آن وجود ندارد.
nonsupportableness
پدیده عدم امکان حمایت، وضعیتی که در آن یک نظر یا ادعا شواهد کافی برای پشتیبانی ندارد.
nonsupportably
به طور غیرقابل حمایت، اشاره به وضعیتی که در آن ادعا یا نظری به درستی پشتیبانی نمی‌شود.
nonsupporter
مخالف، کسی که از یک ایده، سیاست یا نظریه حمایت نمی‌کند.
nonsupporting
غیر حمایتی، اشاره به شواهد یا اطلاعاتی که نقش حمایتی ندارند.