notan
نوتان، فرآیندی که در آن فرد افکار یا ایده‌های خود را جمع‌آوری و سازماندهی می‌کند.
notanduda
نوتاندودا، مفهومی که ممکن است به دلایل مختلف و به عناوین مختلف مورد تعبیر اشتباه قرار گیرد.
notandum
نوتاندوم، یادداشتی یا ماده‌ای که در یک متن رسمی گنجانده شده است.
notandums
نوتاندوم‌ها، یادداشت‌ها یا موادی که به چندین مدرک یا متن ضمیمه شده‌اند.
notanencephalia
نوتا نانسفالی، نوعی نقص در توسعه مغز است که منجر به ناتوانی‌های جدی در عملکرد مغزی می‌شود.
notarial
نوتاری، مربوط به امور رسمی قانونی و تأیید درست بودن اسناد است.
notarially
به معنای انجام کارها به شیوه نوتاری، به ویژه تأیید و رسمی کردن اسناد.
notariate
نوتاری، سیستم یا سازمانی است که مسئول نظارت و تأیید اسناد قانونی می‌باشد.
notarikon
نوتاریکون، روشی خاص در متون دینی برای استخراج معانی یا تفاسیر از کلمات می‌باشد.
notaryship
نوتاری، مقام و وظیفه‌ای است که افراد را قادر می‌سازد تا اسناد را به طور قانونی تأیید کنند.
notarization
تصدیق رسمی، عمل تأیید یک سند یا امضا توسط یک نوتاریس (پزشکی قانونی) که نشان می‌دهد امضا کننده به هویت خود اعتبار داشته و شماری از مراحل قانونی را رعایت کرده است.
notarizations
تصدیق‌های رسمی، مجموعه‌ای از اسناد یا امضاهایی که به تأیید اعتبار آن‌ها توسط نوتاریس گواهی شده‌اند.
notative
توصیفی، مربوط به طریقه یا شیوه‌ای که اطلاعات و ویژگی‌ها را به طور واضح بیان می‌کند.
notator
نویسنده، شخصی که اطلاعات را ثبت و مستند می‌کند.
notaulix
نوتاولیکس، اصطلاحی نادر که معمولاً در گفتگوهای حقوقی و قراردادی استفاده می‌شود.
notchboard
صفحه نوتش، وسیله‌ای برای اندازه‌گیری دقیق با قابلیت درج نشانه‌ها.
notchel
ناتچل، نوعی درخت یا گیاه خاص که در مناطق خاصی یافت می‌شود.
notcher
ناتچر، شخصی که طراحی‌ها یا برش‌های خاصی را انجام می‌دهد.
notchers
ناتچرها، افرادی که در طراحی‌های خاص همکاری می‌کنند.
notchful
ناتچفول، صفتی که به مواد یا اشیائی با برش‌ها یا طرح‌های خاص اشاره دارد.
notchweed
ناتچ‌وید، نوعی گیاه با خواص دارویی که در مناطق خاصی رشد می‌کند.
notchwing
ناتچ‌وین، نوعی حشره که بال‌های منحصر به فردی دارد.
notchwort
نچ‌وورت، نوعی گیاه است که در محل‌های مرطوب رشد می‌کند و به دلیل ویژگی‌های خاصش شناخته شده است.
notedly
به‌طرز قابل توجهی، به معنای قابل شناسایی یا بارز بودن یک وضعیت یا ویژگی در یک زمینه خاص است.
notedness
شناخت، نیکو شناخته شدن یا مورد توجه قرار گرفتن در یک حوزه خاص.
notehead
سر نت، بخش دایره‌ای در نوشتار موسیقی است که ارتفاع و نوع نت را مشخص می‌کند.
noteholder
نگهدارنده نت، ابزاری برای نگه‌داشتن و مرتب‌سازی ورق‌های نت موسیقی است.
notekin
نوت‌کین، ابزاری برای نوشتن و ثبت ایده‌ها و نت‌های موسیقی است.
notelaea
نوتلاای، یک نوع دست‌نویس قدیمی که معمولاً شامل متون ادبی یا مذهبی است.
noteless
بدون یادداشت؛ به حالتی اشاره دارد که هیچ یادداشتی روی صفحه وجود ندارد.
notelessly
به طرز بدون یادداشت؛ به روشی که در آن یادداشت یا مرجع شفاهی استفاده نمی‌شود.
notelessness
فقدان یادداشت؛ حالتی که هیچ یادداشتی در کاری وجود ندارد.
noteman
شخصی که یادداشت می‌برد؛ معمولاً در کلاس‌ها یا جلسات.
notemigge
هنر جمع‌آوری یادداشت‌ها و مدارک؛ ایجاد یک مجموعه از یادداشت‌ها.
notemugge
نوتموگه یک موجود خیالی است که در داستان‌ها و افسانه‌ها وجود دارد و به شکل‌های مختلفی توصیف می‌شود.
notencephalocele
نوتنسفالوکیل وضعیت نادری است که در آن بخشی از مغز به خارج از جمجمه protrude می‌شود.
notencephalus
نوتنسفالو به وضعیت یا نقصی در توسعه مغز اشاره دارد که ممکن است به ناهنجاری‌های مغزی منجر شود.
noter
نوتربردار به فردی اطلاق می‌شود که یادداشت‌های کتبی از گفت‌وگوها یا سخنرانی‌ها تهیه می‌کند.
noterse
نوتربرداری به عملی اطلاق می‌شود که در آن اطلاعات یا افکار به صورت کتبی ثبت می‌شوند.
notewise
از جنبه یادداشت، عبارتی است که به تجزیه و تحلیل وضعیت‌ها یا اطلاعات مختلف اشاره دارد.