nurserymaid
مربی مهدکودک، شخصی که مسئولیت مراقبت و آموزش کودکان در مهدکودک را بر عهده دارد.
nurserymaids
مربیان مهدکودک، گروهی از افرادی که مسئولیت مراقبت و آموزش کودکان را در مهدکودک بر عهده دارند.
nursers
پرستاران، افرادی که وظیفه مراقبت از بیماران را در محیطهای درمانی بر عهده دارند.
nursetender
پرستار، فردی که در نگهداری و کمک به انجام فعالیتهای روزانه به بیماران و سالمندان خدمات ارائه میدهد.
nursy
نرسی به شخص یا چیزهایی اشاره دارد که ویژگیهای پرستاری و مراقبت را دارند.
nursingly
به صورتی که نشاندهنده ویژگیهای پرستاری و مراقبت باشد.
nursings
خدمات و عملهای مربوط به پرستاری و مراقبت از بیماران.
nursle
عملی که در آن کسی یا چیزی به حالت مناسب و بهتر برمیگردد.
nurturable
قابل رشد و پرورش، اشاره به چیزهایی که میتوانند تحت مراقبت و توجه رشد کنند.
nurtural
مرتبط با پرورش و رشد، به شرایطی اشاره دارد که مرتبط با تربیت و حمایت است.
nurturant
پرورشدهنده، به معنای حمایت و توجه در یک محیط، به ویژه در مورد افراد نیازمند.
nurtureless
فاقد پرورش، به معنای نبود حمایت و توجه در یک محیط.
nurturer
پرورشدهنده، شخصی که دیگران را حمایت میکند و به رشد آنها کمک میکند.
nurturers
پرورشدهندگان، افرادی که به رشد عاطفی و اجتماعی دیگران کمک میکنند.
nurtureship
پرورشپذیری، به معنای فرآیند و شرایطی که افراد را در زمینههای عاطفی و اجتماعی حمایت میکند.
nusairis
نیسایریها، گروهی از مردم با فرهنگ و آداب و رسوم خاص، به ویژه در مناطق خاورمیانه.
nusakan
نوسکان، یک نوع پرنده با ویژگیهای خاص در رنگ و الگو، که ممکن است در ادبیات یا فرهنگهای مختلف به آن اشاره شود.
nusfiah
نفسیا، نوعی پارچه مخصوص که بهطور سنتی در ساخت لباسهای محلی بهکار میرود.
nutant
نوتانت، حرکتی است که در سیستمهای بیولوژیکی برای کمک به رشد و توسعه گیاهان اتفاق میافتد.
nutarian
نوتاریان به افرادی اطلاق میشود که یا رژیم غذایی خاصی را دنبال میکنند که حاوی مقادیر زیادی آجیل است.
nutate
نوتیشن به حرکات طبیعی ارگانیسمها اشاره دارد که به تغییرات محیطی پاسخ میدهند.
nutated
نوتاشده به تغییرات در ساختار ژنها اشاره دارد که به دلیل عوامل مختلف قابل تغییر هستند.
nutates
نوسان به معنای تغییر کوچک در محور چرخش یک جسم است که معمولاً در سیارات و اجسام دوار مشاهده میشود.
nutating
نوسان به معنای حرکت چرخشی یا تغییر آرام در محور یک جسم، معمولاً در مورد اجسام دوار به کار میرود.
nutational
نوسانی به معنای مربوط به نوسان یا حرکت جزیی در حالت چرخشی یا محوری یک جسم میباشد.
nutations
نوسانات به تغییرات جزئی در محور چرخش یا شرایط حرکتی یک جسم اشاره دارد.
nutbreaker
شکستننوع آجیل ابزاری است برای شکستن پوستههای سخت آجیلها.
nutbrown
قهوهای متمایل به نارنجی رنگی تیره و غنی است که معمولاً شبیه به رنگ آجیل است.
nutcake
کیک آجیل، نوعی کیک حاوی آجیل که معمولاً در مراسم خاص و جشنها تهیه میشود.
nutcrack
شکن آجیل، ابزاری که برای باز کردن پوست سخت آجیلها استفاده میشود.
nutcrackery
شکن آجیل، به هنر و فن شکستن آجیلها و انواع مختلف آن اشاره دارد.
nutgrass
آجیلزاری، نوعی علف هرز که معمولاً سخت از بین میرود و میتواند به مزارع آسیب برساند.
nutgrasses
آجیلزاریها، انواع مختلفی از علفهای هرز که معمولاً در زمینهای زراعی رشد میکنند.
nuthook
قلاب آجیل، ابزاری است که برای جابجایی و بلند کردن اشیاء سنگین به کار میرود.
nutjobber
ناتجاببر به معنای فردی است که دارای ایدههای غیرعادی یا عجیب و غریب است.
nutlike
شبیه به مغزها، بهویژه از نظر بافت یا طعم.
nutmeat
مغز یا قسمت خوردنی مغزها بدون پوست.
nutmeats
مغزها به صورت جمع، به قسمتهای خوراکی مغزها اطلاق میشود.
nutmeggy
دارای طعمی شبیه به مغزها، ممکن است به خاطر استفاده از مغزها باشد.
nutpecker
پرندهای که به طور خاص برای شکستن مغزها معروف است.