معنی فارسی playock

B1

نمایش یا اجرا، به‌ویژه در یک زمینه فرهنگی یا هنری.

A performance or presentation, especially in an artistic context.

example
معنی(example):

نمایشگاه بهترین استعدادهای محلی را به نمایش گذاشت.

مثال:

The playock showcased the best local talent.

معنی(example):

در جشنواره، نمایشگاه اجراهای مختلفی را شامل می‌شد.

مثال:

At the festival, the playock featured various performances.

معنی فارسی کلمه playock

: معنی playock به فارسی

نمایش یا اجرا، به‌ویژه در یک زمینه فرهنگی یا هنری.