معنی فارسی pointmaker
B1شخصی که نقاط کلیدی را مشخص میکند، معمولاً در ارائهها یا بحثهای رسمی.
A person who makes significant points or highlights important information.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک نقطهساز ماهر در ارائههایش است.
مثال:
She is a skilled pointmaker in her presentations.
معنی(example):
او به یک نقطهساز محبوب در صنعت تبدیل شده است.
مثال:
He has become a popular pointmaker in the industry.
معنی فارسی کلمه pointmaker
:
شخصی که نقاط کلیدی را مشخص میکند، معمولاً در ارائهها یا بحثهای رسمی.