معنی فارسی restack
B1دوباره چیدن یا انباشتن به صورت منظم، بخصوص برای مرتبسازی.
To arrange items in a stack again for better order or organization.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید جعبهها را دوباره بر روی هم بچینیم تا نظم بهتری داشته باشیم.
مثال:
We need to restack the boxes for better organization.
معنی(example):
پس از تحویل، ما مجبور بودیم قفسهها را دوباره چینش کنیم.
مثال:
After the delivery, we had to restack the shelves.
معنی فارسی کلمه restack
:
دوباره چیدن یا انباشتن به صورت منظم، بخصوص برای مرتبسازی.