معنی فارسی separata

B2

قسمت یا جزء جدا شده، که مستقل از دیگر اجزا عمل می‌کند.

Something that is separated or distinct, often referring to parts or sections.

example
معنی(example):

این دستگاه با چندین قطعه جداگانه برای سفارشی‌سازی ارائه می‌شود.

مثال:

The machine comes with several separata pieces for customization.

معنی(example):

این پروژه شامل یک بخش جداگانه برای تحقیقات مستقل است.

مثال:

The project includes a separata section for independent research.

معنی فارسی کلمه separata

: معنی separata به فارسی

قسمت یا جزء جدا شده، که مستقل از دیگر اجزا عمل می‌کند.