معنی فارسی subconnect
B1زیر اتصالات، به معنای ایجاد ارتباط یا اتصال بخشی به سیستم یا شبکه اصلی.
To connect or link in a subordinate manner.
- VERB
example
معنی(example):
نرمافزار جدید کاربران را به سرور اصلی متصل میکند.
مثال:
The new software will subconnect users to the main server.
معنی(example):
برای زیر اتصالات دستگاهها، از کابلهای مناسب استفاده کنید.
مثال:
To subconnect devices, use the appropriate cables.
معنی فارسی کلمه subconnect
:
زیر اتصالات، به معنای ایجاد ارتباط یا اتصال بخشی به سیستم یا شبکه اصلی.