معنی فارسی tentability
B1قابلیت تبدیل به چادر یا پوشش دادن.
The quality of being able to be made into a tent.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت چادر شدن این ماده قابل توجه است.
مثال:
The tentability of this material is impressive.
معنی(example):
ما قابلیت چادر شدن پارچههای مختلف را برای چادرهای خود ارزیابی کردیم.
مثال:
We evaluated the tentability of different fabrics for our tents.
معنی فارسی کلمه tentability
:
قابلیت تبدیل به چادر یا پوشش دادن.