معنی فارسی terrenes
B1واژهای که به زمینها یا مناطق مختلف اشاره دارد.
Different kinds of land or earthforms.
- NOUN
example
معنی(example):
زمینهای مطالعه شده در کلاس علوم شامل مواد معدنی مختلف بود.
مثال:
The terrenes studied in science class included various minerals.
معنی(example):
زمینهای مختلف زیستگاههای منحصر به فردی برای حیاتوحش فراهم میکنند.
مثال:
Different terrenes provide unique habitats for wildlife.
معنی فارسی کلمه terrenes
:
واژهای که به زمینها یا مناطق مختلف اشاره دارد.