معنی فارسی unfiltered
B2بدون فیلتر، بیان نظر یا احساسات بدون تعدیل یا انحراف.
Not altered or suppressed; raw and candid.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Without a filter (e.g., a cigarette).
معنی(adjective):
Having not been filtered (e.g., coffee grounds).
معنی(adjective):
(by extension) unrestrained, unrestricted, frank
example
معنی(example):
نظرات بدون فیلتر او اغلب بحث‌هایی را به همراه داشت.
مثال:
His unfiltered opinions often sparked debates.
معنی(example):
او افکار بدون فیلتر خود را به‌صورت آنلاین به اشتراک گذاشت.
مثال:
She shared her unfiltered thoughts online.
معنی فارسی کلمه unfiltered
:
بدون فیلتر، بیان نظر یا احساسات بدون تعدیل یا انحراف.
