معنی فارسی unmeant
B2ناخواستنی؛ به چیزی اطلاق میشود که هیچ نیتی برای آن وجود نداشته است.
Not intended; said or done without intention.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not meant
example
معنی(example):
کلمات او ناشی از احساس واقعی نبودند، زیرا او واقعاً به چیزی که گفت اعتقاد نداشت.
مثال:
Her words were unmeant, as she didn't actually believe what she said.
معنی(example):
توهین نیت نداشت، فقط یک اظهار نظر بیتوجه بود.
مثال:
The insult was unmeant, just a careless remark.
معنی فارسی کلمه unmeant
:
ناخواستنی؛ به چیزی اطلاق میشود که هیچ نیتی برای آن وجود نداشته است.