oversceptically
به صورت بیش از حد شکاکانه به معنای بررسی چیزها با تردید و احتیاط بیش از حد.
overscepticalness
خیلی بدبینی، حالتی است که فرد به شدت مشکوک و بدبین است و به سادگی به دیگران یا اطلاعات جدید اعتماد نمی‌کند.
overscepticism
خیلی بدبینی، تفکری است که در آن فرد به شدت به اطلاعات و ادعاها شک دارد.
overscore
زیر خط زدن، به معنای تأکید بر روی نقاط یا عبارات خاص در یک متن است.
overscored
زیاد زیر خط کشیدن، به معنای تأکید بیش از حد بر روی برخی از نقاط یا عبارات است.
overscoring
زیاد زیر خط کشیدن، روشی است که به‌وسیله آن نقاط یا عباراتی به شدت تأکید می‌شوند.
overscour
به‌دقت جستجو کردن یا گشتن برای پیدا کردن چیزهایی که ممکن است پنهان باشند.
overscratch
بیش از حد خراشیدن، به معنای خراشیدن یا مالیدن چیزی به حدی که ممکن است آسیب یا مشکل جدی‌تری ایجاد کند.
overscrawl
بیش از حد خزش کردن، به معنای حرکت بیش از حد با خزیدن که به دیگران یا محیط آسیب می‌زند.
overscream
بیش از حد فریاد زدن، به معنای بلند فریاد زدن به طوری که ممکن است دیگران را آزار دهد.
overscribble
بیش از حد کپی نوشتن، به معنای نوشتن یا ترسیم به طوری که خواندن اطلاعات اصلی غیر ممکن شود.
overscrub
بیش از حد شستشو دادن، به معنای تمیز کردن یا سایش به طوری که ممکن است سطح آسیب ببیند.
overscrubbed
بیش از حد شسته شده، به معنای سطحی که بیش از حد تحت فشار یا تمیزی قرار گرفته است و به دلیل آن آسیب دیده است.
overscrubbing
شستشوی بیش از حد، یعنی به طور غیرضروری و بیشتر از حد نیاز تمیز کردن یا شستن یک سطح، که منجر به آسیب یا تحریک می‌شود.
overscruple
بیش از حد تردید کردن یا نگران بودن در مورد پیامدهای تصمیمات خود.
overscrupled
احساس تردید یا نگرانی بیش از حد در مورد یک تصمیم یا عمل.
overscrupling
عمل تردید کردن بیش از حد که منجر به ناتوانی در اتخاذ تصمیم می‌شود.
overscrupulosity
احساس نگرانی و تردید بیش از حد در مورد درست بودن تصمیمات، باعث آشفتگی می‌شود.
overscrupulously
به طور بسیار دقیق و با نگرانی زیاد عمل کردن.
overscrupulousness
وسواس، دقت بیش از حد در جزئیات و اعمال، که می‌تواند منجر به اتلاف وقت و انرژی شود.
overscurf
پوشش یا لایه‌ای که در نتیجه تجمع مواد غیر ضروری بر روی سطح ایجاد می‌شود.
overscutched
اجزای بیش از حد کوتاه شده، معمولا باعث بروز مشکلات در تولید یا سازه خواهد شد.
overseal
مهر و موم کردن به طور اضافی برای تضمین ایمنی و محافظت از محتویات.
overseam
دوخت اضافی به منظور تقویت و جلوگیری از آسیب دیدگی در لبه‌ها یا اتصالات پارچه.
overseamer
دستگاه یا شخصی که لبه‌ها یا اتصالات پارچه را با دوخت اضافه ای محکم می‌کند.
oversearch
بیش از حد جستجو کردن، به معنای جستجوی بیش از اندازه یا غیرضروری اطلاعات.
overseason
بیش از حد ادویه‌دار کردن، به معنای افزودن ادویه یا نمک زیاد به غذا.
overseasoned
بیش از حد ادویه‌دار شده، به معنای افزودن ادویه بیش از حد به یک غذا.
overseated
بیش از حد نشسته، به معنای نشاندن افراد بیشتر از ظرفیت در یک مکان.
oversecrete
بیش از حد ترشح کردن، به معنای ترشح بیش از اندازه مواد شیمیایی یا هورمون‌ها.
oversecreted
بیش از حد ترشح شده، به معنای ترشح غیرطبیعی زیاد از یک ماده یا هورمون.
oversecreting
ترشح بیش از حد یک ماده یا هورمون، به معنای تولید بیشتر از حد نرمال می‌باشد.
oversecretion
ترشح بیش از حد یک ماده، به ویژه در زمینه پزشکی، به معنای تولید بیش از حد یک هورمون یا ماده شیمیایی است.
oversecure
ایمن کردن بیش از حد، به معنای ایجاد تدابیر امنیتی غیرضروری یا بیش از حد برای محافظت از چیزی است.
oversecured
ایمن‌شده بیش از حد، به معنای اتخاذ تدابیر امنیتی اضافی برای یک شیء یا سیستم است که ممکن است دسترسی به آن را دشوار کند.
oversecurely
به‌طور بیش از حد ایمن، در اشاره به روشی که در آن تدابیر امنیتی و محافظتی به کار می‌رود.
oversecuring
فرایند ایمن کردن بیش از حد، که در آن تدابیر امنیتی اضافی برای جلوگیری از خطرات اتخاذ می‌شود.
oversecurity
امنیت بیش از حد، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن تدابیر امنیتی به حدی افزایش یابد که به جای ایجاد امنیت، مشکلاتی برای افراد ایجاد کند.
oversedation
آرام‌بخشی بیش از حد به شرایطی اطلاق می‌شود که بیمار تحت تأثیر میزان زیادی دارو قرار گیرد و این موضوع منجر به عوارض جانبی شود.
overseed
بذرپاشی مجدد به عمل افزایش دادن مقدار بذرهایی اطلاق می‌شود که در یک ناحیه خاص کاشته می‌شود تا زمین بهبود پیدا کند.