pachysomia
پچیسومیا به وضعیتی اشاره دارد که در آن چربی بدن به طور غیرطبیعی انباشته می‌شود.
pachysomous
پخشیوموس به نوعی از حیوانات یا گیاهان اطلاق می‌شود که دارای اندام‌های بزرگ و حجیم هستند.
pachystichous
پخشتیچوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای برگ‌های ضخیم و سفت هستند.
pachystima
پخستیما به یک دسته از گیاهان یا جانوران با ویژگی‌های خاص اشاره دارد.
pachytylus
پختیلوس به یک نوع از جانداران قدیمی اطلاق می‌شود که در حفاری‌ها یافت می‌شود.
pachytrichous
پخیتریکوش به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که دارای موهای ضخیم و پرپشت هستند.
pachyvaginitis
پخیوژینیت به التهابی در ناحیه واژن حیوانات اطلاق می‌شود.
pachnolite
پچنولیت، یک نوع ماده معدنی با ویژگی‌های مشخص است که در زمین‌شناسی مورد توجه قرار دارد.
pachometer
پچومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری ضخامت مواد است و در مهندسی کاربرد دارد.
pachomian
پچومین به یک جامعه مذهبی اشاره دارد که بر زهد و زندگی ساده تأکید دارد.
pachons
پچون‌ها به گروهی خاص اشاره دارد که در تاریخ یا فرهنگ خاصی وجود دارند.
pachouli
پچولی گیاهی است که از آن روغن استخراج می‌شود و در صنعت عطرسازی کاربرد دارد.
pachoulis
پچولی‌ها به نوعی خاص از گیاه پچولی اشاره دارد که ممکن است ویژگی‌های خاصی داشته باشد.
pacht
پخت، در زبان فارسی به معنای حق قانونی استفاده از زمین یا دارایی است.
pacifiable
قابل آرام کردن یا صلح پذیر.
pacifica
پاسیفیکا، منطقه‌ای شناخته شده برای صلح و آرامش.
pacifical
صلح‌آمیز در زمینه‌های مختلف.
pacifically
به طور صلح‌آمیز یا بدون تنش.
pacificate
آرام کردن یا صلح‌آمیز کردن.
pacificated
آرامش یافتن، وضعیت یا حالت پرتنش که به حالت آرام تبدیل می‌شود.
pacificating
آرامش بخشی، فرایند کاهش تنش و برقراری صلح.
pacification
فرایند یا عمل آرام ساختن یا کاهش تنش‌ها.
pacificator
شخص یا چیزی که آرامش‌بخش است و به کاهش تنش کمک می‌کند.
pacificatory
دارای خصوصیات آرامبخشی، اقداماتی که به کاهش تنش‌ها کمک می‌کند.
pacificism
مکتب فکری که بر عدم خشونت و برقراری صلح تأکید دارد.
pacificist
صلح‌طلب، فردی که به اصول صلح و پرهیز از خشونت اعتقاد دارد.
pacificistic
صلح‌آمیز، مربوط به یا مشتمل بر نگرش‌های صلح‌طلبانه.
pacificistically
به‌طور صلح‌آمیز، به شیوه‌ای که خشونت یا خشونت را شامل نمی‌شود.
pacificity
صلح‌آمیزی، حالت یا ویژگی صلح‌آمیز بودن.
pacifico
اقیانوس آرام، بزرگترین اقیانوس زمین.
pacificos
صلح‌طلبان، افراد یا گروه‌هایی که به صلح و همبستگی متعهد هستند.
pacifyingly
به-طرز-آرام‌بخش، به گونه‌ای که آرامش و آرامش خاطر ایجاد کند.
pacifisms
اصطلاحاتی که به عدم خشونت و مخالف جنگ مربوط می‌شوند.
pacifistically
به-صورت-صلح-طلبانه، به شیوه‌ای که بر صلح و اجتناب از خشونت تأکید دارد.
pacinian
نوعی گیرنده حسی در پوست که به فشار و لرزش پاسخ می‌دهد.
pacinko
بازی شبیه به ماشین‌های اسلات که در ژاپن محبوب است.
packability
قابلیت بسته‌بندی و چیدمان مناسب کالاها در فضا.
packable
قابلیت جمع شدن به شکلی که بتوان آن را به راحتی در یک فضای کوچک قرار داد.
packager
شخص یا شرکتی که مسئول بسته بندی کالاها است.
packagers
افرادی یا شرکت‌هایی که مسئولیت بسته‌بندی کالاها را بر عهده دارند.