parovarian
به ساختارهایی اشاره میکند که در نزدیکی تخمدانها در دستگاه تناسلی زنانه قرار دارند.
parovariotomy
عملی جراحی که به حذف یا معالجه مشکلات مربوط به تخمدانها میپردازد.
parovarium
بقایایی از ساختارهای تناسلی زنانه که در برخی موجودات دیده میشود.
paroxazine
پاروکازین یک دارو است که معمولاً برای درمان سردردها و دردهای عصبی استفاده میشود.
paroxysmal
پارهای کوتاه و شدیدی از یک حالت یا علائم که ناگهان شروع میشود.
paroxysmalist
فردی که به طور خاص در مورد حملات ناگهانی یا دورهای تحقیق و مطالعه میکند.
paroxysmally
به صورت ناگهانی و شدید، به خصوص در مورد واکنش یا احساسات.
paroxysmic
مربوط به حملات ناگهانی و شدید که معمولاً به صورت دورهای اتفاق میافتند.
paroxysmist
فردی که در زمینه حملات ناگهانی تخصص دارد و به مطالعه آنها میپردازد.
paroxytonic
در زبانشناسی، کلمهای که بر روی هجی آخرین هجا تأکید دارد.
paroxytonize
عمل تغییر استرس یک کلمه به هجی قبل از آخر را توصیف میکند.
parpal
رنگی شبیه به بنفش تند که بهویژه در طراحی و مد استفاده میشود.
parpend
ابزاری برای نگه داشتن یا محکم کردن اشیاء به صورت آویزان.
parquetage
نوعی کفپوش چوبی که در الگوهای پیچیده چیده میشود.
parqueted
به معنی پوشاندن سطح با چوب بهصورت الگوهای مشخص.
parqueting
پارکت کردن، نوعی پوشش کف که از چوب یا مواد مشابه ساخته میشود و معمولاً در خانهها یا ساختمانها استفاده میگردد.
parra
واحدی که برای اندازهگیری وزن در زبان اسپانیایی مورد استفاده قرار میگیرد.
parrah
نوعی طراحی یا الگو که معمولاً به صورت زیبا به کار میرود.
parral
نوعی تکیهگاه یا سازه که معمولاً برای قویتر کردن ساختار استفاده میشود.
parrall
نوعی ساختار پشتیبانی که در انجام کارها به حفظ تعادل کمک میکند.
parrals
مجموعهای از ساختارهای پشتیبانی که برای افزایش ایمنی و استحکام به کار میروند.
parrel
پارل، وسیلهای است که برای نگهداری صحیح بادبانها در کشتی مورد استفاده قرار میگیرد.
parrels
پارلها، چندین وسیلهای که در کشتی برای نگهداری بادبانها استفاده میشوند.
parrhesia
پارخریسیا، به معنای بیان حقیقت به طور صریح و بدون ترس است.
parrhesiastic
پارخریستیک، صفتی است که به بیان حقیقت به طور صریح و آزاد اشاره دارد.
parriable
پارریابل، به معنای قابل کشتن یا لطمه زدن بهواسطهی رفتارهای خشونتآمیز است.
parricidal
والدکش، به معنای کشته شدن یا قصد کشتن والدین اشاره دارد.
parricidally
عمل به شکل پدرکشی یا آسیب رساندن به والدین، به طور عمدی یا غیرعمدی.
parricided
به انجام عمل پدرکشی یا قتل والدین اشاره دارد.
parricidism
عمل یا پدیدهای که به قتل والدین اشاره دارد.
parridae
خانوادهای از ماهیها که شامل ماهیهای طوطی میشود.
parridge
نوعی غذای صبحانه غلیظ و گرم که معمولاً از آرد و شیر تهیه میشود.
parridges
قرقاول، پرندهای از خانواده مرغها که معمولاً در محیطهای باز زندگی میکند و در برخی فرهنگها به عنوان غذای خوشمزه شناخته میشود.
parrier
سمزنی، فردی که به کار سمزنی و مراقبت از پاهای حیوانات میپردازد.
parritch
پارریچ، غذایی که معمولاً با جو دوسر تهیه میشود و بیشتر در اسکاتلند محبوب است.
parritches
پارریچها، اشکال مختلف غذایی که معمولاً با جو دوسر تهیه میشوند و به صورت گرم سرو میشوند.
parrock
پارک به منطقهای اطلاق میشود که معمولاً فضایی باز و پوشیده از درختان و گیاهان است.
parroket
پرکوت، پرندهای کوچک شبیه طوطی که عموماً به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود.
parrokets
پرروکتها، نوعی پرنده کوچک با رنگهای شاداب که معمولاً در خانهها به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشوند.