pauperate
پاوریت یعنی در وضعیت فقیر بودن یا فقر.
pauperdom
پاوردام به معنای وضعیت اجتماعی فقرا است.
paupered
پاپرد به معنای فقیر شده یا در وضعیت فقر.
paupering
فقیر کردن به معنای تبدیل شدن به شخصی فقیر به واسطه صرف هزینههای زیاد است.
pauperis
به معنای قانونی است که به افراد کمدرآمد اجازه میدهد در محاکم بدون پرداخت هزینهها نمایندگی شوند.
pauperiser
فقیرکننده به کسانی اطلاق میشود که باعث کاهش ثروت و درآمد افراد یا گروهها میشوند.
pauperism
فقیر بودن به حالت یا شرایطی اطلاق میشود که در آن یک فرد یا گروه به شدت فقیر و نیازمند است.
pauperitic
فقیرانه به حالتی اطلاق میشود که در آن افراد یا جوامع به شدت از نظر مالی دچار مشکل بوده و کمکهای اجتماعی نیاز دارند.
pauperizer
فقیرکننده به کسانی اطلاق میشود که باعث کاهش ثروت و درآمد افراد یا گروهها میشوند.
paurometabola
پاورومتابولا نوعی دگردیسی در حشرات است که در آن موجود از نوزادی به بلوغ به تدریج تغییر میکند.
paurometaboly
پاورومتابولی به فرایند تغییر تدریجی در طول زندگی حشرات اشاره میکند.
paurometabolic
ویژگی مرتبط با دگردیسی تدریجی و متابولیسم در برخی از موجودات.
paurometabolism
فرآیند متابولیک خاصی که با دگردیسی تدریجی در حشرات مرتبط است.
paurometabolous
مرتبط با نوعی دگردیسی در حشرات که تغییرات تدریجی را شامل میشود.
pauropod
نوعی آرتروپود کوچک و نرمبدن که در خاک زندگی میکند.
pauropodous
پاوروپودوس، نوعی از حشرات کوچک با بدن نرم و تعدادی پای کوتاه، که معمولاً در خاک زندگی میکنند.
pausably
به صورت قابل قبول، به گونهای که بتوان به آن اعتماد کرد.
pausai
پausai، نوعی وقفه در گفتار که برای تأکید یا تفکر استفاده میشود.
pausal
پausal، مرتبط با وقفهها در گفتگو یا تفکر که میتواند تأثیر خاصی داشته باشد.
pausalion
پausalion، مفهوم یا کیفیت مرتبط با وقفه در گفتار یا تفکر.
pausation
پausation، عمل یا فرایند ایجاد وقفهها در گفتگو یا بیان.
pauseful
لحظاتی که در آن شخص یا گروه زمانی برای تفکر یا استراحت بین گفتگوها یا فعالیتها اختصاص میدهد.
pausefully
به شیوهای که به سکوت و وقفهها توجه میشود.
pausement
عمل یا حالت توقف یا سکوت در مکالمه یا فعالیت.
pauser
شخصی که وقفهها را در مکالمات یا سخنرانیها به کار میبرد.
pausers
مفهوم 'pausers' به افرادی اشاره دارد که در یک گفتگو یا فعالیت مکث میکنند و باعث کند شدن پیشرفت مکالمه میشوند.
pausingly
صفت 'pausingly' به روشی اشاره دارد که فرد در آن در هنگام صحبت کردن وقفههایی ایجاد میکند.
paussid
'paussid' به شخصی اشاره دارد که تمایل به مکث یا توقف در گفتار یا عمل را دارد.
paussidae
'paussidae' نام خانوادهای از سوسکها است که ویژگیهای خاصی دارند.
paut
'paut' به حالتی از یأس یا ناامیدی اشاره دارد که ممکن است در زمانهای سخت به وجود آید.
pauxi
'pauxi' نام یک پرنده است که ویژگیهای ظاهری خاص دارد و در زیستگاههای طبیعی یافت میشود.
pavade
پاواده، به معنای عبور کردن یا پیش رفتن از مسیری به صورت مستقل و بدون راهنمایی است.
pavanne
پاوان، نوعی رقص آهسته و با وقار است که معمولاً با موسيقی خاصی اجرا میشود.
paveed
پیوید، به معنای پوشاندن سطح زمین با مصالحی مانند سنگ یا آسفالت است.
pavemental
پیویدمنتال، مربوط به کیفیت و نوع سطوح بتنی یا جادهها است.
paven
پاوند، به معنای پوشاندن سطحی با موادی مانند کاشی یا آجر است.
pavestone
پاوستون، به معنای سنگهایی است که برای ساخت سطوح مانند پیادهروها یا باغها به کار میرود.