photogyric
فوتوژیرک، نوعی اثر هنری یا عکاسی است که در آن حرکت و نور با هم ترکیب می‌شوند.
photoglyph
فوتوگلیف، نوعی تصویر یا نماد تصویری است که به صورت تصویری و هنری نشان داده می‌شود.
photoglyphy
فوتوگلیفی، علم یا هنر ترکیب عکاسی و حکاکی برای ایجاد آثار هنری منحصر به فرد است.
photoglyphic
فوتوگلیفی به نوعی هنر اشاره دارد که در آن از الگوهای نوری برای ایجاد تصاویر استفاده می‌شود.
photoglyphography
فوتوگلیف‌نگاری، فرایند ایجاد آثار هنری به وسیلهٔ ترکیب عکاسی و چاپ است.
photoglyptic
فوتوگلیپتیک به نوعی طراحی اشاره دارد که از نور و سایه برای ایجاد تصویر استفاده می‌کند.
photoglyptography
فتوگلیپتوگرافی، تکنیکی است که برای ایجاد تصاویر از طریق نور و تکنولوژی‌های سه‌بعدی به کار می‌رود.
photogrammeter
فتوگرامتری، ابزاری است که برای اندازه‌گیری فواصل و ابعاد در تصاویر عکاسی شده استفاده می‌شود.
photogrammetric
فتوگرامتری، به استفاده از تصاویر برای اندازه‌گیری و آنالیز ابعاد و مکان‌ها اشاره دارد.
photogrammetrical
فتوگرامتریک، به مباحث مربوط به اندازه‌گیری با استفاده از تصاویر اشاره دارد.
photogrammetrist
فتوگرامتریست، شخصی است که در زمینه اندازه‌گیری و آنالیز ابعاد با استفاده از تصاویر تخصص دارد.
photographable
قابل عکاسی، به عناصری اشاره دارد که به راحتی می‌توان از آن‌ها عکس گرفت.
photographee
عکاس‌نما، شخصی که در عکاسی موضوع یک عکس است و معمولاً تحت نظر یک عکاس قرار دارد.
photographeress
عکاس‌زن، یک اصطلاح غیررسمی برای اشاره به عکاسی زن.
photographess
عکاس‌نما، یک زن که حرفه‌اش عکاسی است و دارای مهارت‌های خاص است.
photographical
عکاسی‌وار، مربوط به عکس‌برداری یا هنر عکاسی.
photographically
به طور عکاسی، به شیوه‌ای که به عکاسی مربوط باشد.
photographize
عکاسی کردن، به معنای ثبت لحظه‌ها و تصاویر با دوربین.
photographometer
فتوگرافومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری شدت نور در تصاویر و عکس‌ها است.
photograt
فتوگرات، نوعی چاپ از تصاویر عکاسی شده است.
photogravurist
فتوگراور، فردی است که در تولید و بازتولید عکس‌ها با استفاده از تکنیک‌های خاص مهارت دارد.
photohalide
فتوهالیدها، ترکیبات شیمیایی هستند که نسبت به نور حساس هستند.
photoheliograph
فتوهلیوگراف، ابزاری است که برای گرفتن تصاویر از خورشید طراحی شده‌است.
photoheliography
فتوهلیوگرافی، فرآیند عکاسی از پدیده‌های خورشیدی است.
photoheliographic
فوتوهلیوگرافیک، مرتبط با تصویربرداری یا ثبت عکس از سطح خورشید و انجام مطالعات مربوط به آن.
photoheliometer
فوتوهلیومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری روشنایی خورشید و قطر آن.
photohyponasty
فتوهیپوناتسی، حرکتی که برخی گیاهان بر اساس نور انجام می‌دهند.
photohyponastic
فتوهیپوناتیک، مربوط به حرکات گیاه بر اساس تغییرات نور.
photohyponastically
به صورت فتوهیپوناتیک، به حرکات گیاهان در پاسخ به نور اشاره دارد.
photoimpression
برداشت عکسی، ثبت یک لحظه ویژه یا احساس از طریق تصویر.
photoinactivation
فتواکتیواکتیو یعنی غیرفعالی یک ماده با استفاده از نور، این فرایند معمولاً در علوم زیستی و پزشکی به کار می‌رود.
photoinduced
نورزا به معنای آن چیزی است که تحت تأثیر نور رخ می‌دهد، معمولاً در زمینه‌های شیمی و فیزیک استفاده می‌شود.
photoinduction
نورزایی به فرایند شروع یک واکنش به وسیله نور اشاره دارد، معمولاً در بیولوژی و شیمی به کار می‌رود.
photoinductive
نورزای به موادی اشاره دارد که ویژگی‌هایشان تحت تأثیر نور تغییر می‌کند.
photoinhibition
فتوانهندگی به معنی کاهش فعالیت یا عملکرد یک فرایند بیولوژیکی به دلیل نور زیاد است.
photointaglio
فتواینتاگلیو نوعی تکنیک چاپ است که بر اساس حساسیت مواد به نور عمل می‌کند.
photoisomeric
مولکول‌هایی که در اثر نور تغییر ساختار می‌دهند.
photoisomerization
فرایند تغییر آرایش اتم‌ها در یک مولکول با استفاده از نور.
photoist
فردی که در عکاسی تخصص دارد و به این کار علاقه‌مند است.
photojournalistic
مرتبط با عکاسی خبری و گزارشگری.