باربری و به شیوهٔ یک باربر، به رفتار یا خصیصه‌هایی اشاره دارد که مخصوص باربران است.

به معنای مشابه با باربری، نشان‌دهندهٔ ویژگی‌ها و کارهایی که معمولاً توسط باربران انجام می‌شود.

حرفه یا موقعیتی که در آن فرد مسئول حمل و نقل بارهاست.

به معنای باربر زن، یک عنوان برای باربر صحبت‌کننده در مکان‌های عمومی.

نوعی سلاح که ممکن است ترکیبی از داس و نیزه باشد.

نوعی سلاح که بیشتر شبیه به یک تیغه بزرگ است.

پورت‌گریو، مقام یا مسئولیتی در بندر که بر فعالیت‌های تجاری و دریانوردی نظارت دارد.

پورت‌گریو، مقام اداری که به بهبود و مدیریت امور تجاری در بندر می‌پردازد.

پورت‌هتریا، اصطلاحی باستانی که به قوانین مرتبط با حمل و نقل دریایی اشاره دارد.

پورت‌هوس، شخصیتی افسانه‌ای که در فرهنگ‌های محلی به عنوان قهرمان یاد می‌شود.

پورت‌هوک، ابزاری برای حمل و نقل و بارگیری کالا به کشتی‌ها.

پورت‌هورس، ابزاری یا وسیله‌ای برای یاری در ناوبری آب‌های کم عمق.

خانه بندر، ساختمان یا مکانی در نزدیکی بندر که معمولاً برای مدیریت یا نگهداری کالاها و محموله‌ها استفاده می‌شود.

بندری، صفتی که به ویژگی‌ها و طراحی‌های مرتبط با بندر یا دریا اشاره دارد.

دارای پرتوکوی، اصطلاحی که به ساختمان‌هایی اشاره دارد که ورودی آنها با چند ستون یا سرستون مشخص می‌شود.

پورتیکوس، یک نوع معماری کلیسا یا ساختمان عمومی که با عمودهای بلند احاطه شده و بیشتر به عنوان مکانی برای تجمّع و استراحت استفاده می‌شود.

دارای پرتیه، اصطلاحی که به ورودی ساختمان‌ها اشاره دارد که با خدمات آقایان خوشامدگو (پرتیه) همراه است.

پورت کردن، انتقال یک برنامه یا نرم‌افزار به پلتفرم یا محیط جدید برای افزایش سازگاری.

پورتیفوری به فرآیند یا تکنیک تبدیل یا تطبیق نرم‌افزار یا سیستم‌ها اشاره دارد.

پورتیو، به مفهوم اندازه یا بخش سرو غذا که برای تنظیم وعده‌های غذایی استفاده می‌شود.

پورتیومولیس، نام نوعی گیاه که در شرایط مرطوب به خوبی رشد می‌کند و دارای برگ‌های نرم است.

قابل بخش‌بندی، به معنی اینکه چیزی را می‌توان به قسمت‌های کوچکتر تقسیم کرد.

پورشنال به معنی مطابقت دادن مقدار یا اندازه با نیاز یا تقاضا.

به طور نسبی، به معنی توزیع یا تخصیص بر اساس سهم یا نسبت معین.

ابزاری برای تقسیم یا ارائه غذا به مقادیر مشخص.

ابزارهای تقسیم‌کننده برای سرو یا اندازه‌گیری غذا که به طور معمول برای انواع مختلف غذاها استفاده می‌شود.

بخش‌ها یا اندازه‌های مشخص که معمولاً برای سرو غذا استفاده می‌شود.

شخصی که مسئول تقسیم و توزیع غذا در رویدادها یا خدمات پذیرایی است.

عمل تقسیم کردن غذا به بخش‌های معین برای سرو.

پورتیتور به شخصی اطلاق می‌شود که مسئولیت بارگیری و تخلیه کالاها را در محیط‌های دریایی بر عهده دارد.

پورتلند، شهری در ایالت اورگان ایالات متحده که به خاطر طبیعت و فرهنگش مشهور است.

پورتلندی به ساکنین و مردم شهر پورتلند اطلاق می‌شود.

پورتلاست به ابزاری اشاره دارد که برای ایمن‌سازی بار در حین حمل و نقل استفاده می‌شود.

بدون پورت به معنی عدم وجود ورودی یا خروجی فیزیکی برای اتصال به دیگر دستگاه‌ها است.

پورتلیگاتور به ساختاری اطلاق می‌شود که برای اتصال بخش‌های مختلف بندر به کار می‌رود.

پورتلایت، پنجره‌ای در بخش بالایی کشتی که معمولاً برای نور و دید به بیرون استفاده می‌شود.

پورتلیلی، نوعی گل که در آب‌های کم‌عمق یا مرطوب رشد می‌کند.

چاقی یا کلفتی، به ویژه در مورد کسی که فوق‌العاده بزرگ یا خوب بدنسازی شده است.

پورتمن‌موت، جلسه‌ای که برای تصمیم‌گیری‌های مدیریتی در مورد بندر و فعالیت‌های آن برگزار می‌شود.

پورتمنتل، محافظی که برای حفاظت از بخش‌های ورودی یا خروجی کشتی استفاده می‌شود.