precontemn
پیش تحقیر کردن به معنای دست کم گرفتن یا بی‌اعتنایی به برخی نظرات یا ایده‌ها پیش از آنکه به آن‌ها توجه شود.
precontemplate
پیش تفکر کردن به معنای اندیشیدن به یک موضوع یا گزینه‌ها پیش از انجام آن است.
precontemplated
برنامه‌ای که پیش از اقدام درباره آن فکر و زیرساخت آن تهیه شده باشد.
precontemplating
فرآیند فکر کردن درباره موضوعی قبل از انجام آن.
precontemplation
پیش‌تفکر به مرحله‌ای اشاره دارد که در آن فرد هنوز به فکر تغییر رفتار خود نیست و تمایل به آگاهی از مشکلات خود ندارد.
precontemporaneity
پیش‌هم‌زمانی به رویدادهایی اشاره می‌کند که قبل از یک زمان مشخص یا مقطع زمانی اتفاق افتاده‌اند.
precontemporaneous
به وقایع یا فرهنگ‌هایی اشاره دارد که همزمان با یکدیگر نیستند اما به نوعی با هم مرتبط هستند.
precontemporaneously
به طور همزمان با هم وجود ندارند اما در زمان‌های مشابه تأثیرات متقابل دارند.
precontemporary
به دوره یا رویدادهایی اشاره دارد که قبل از دوره معاصر یا مدرن آمده‌اند.
precontend
به معنی آماده‌سازی یا پیش‌بینی بحث و استدلال‌ها قبل از وقوع آنها است.
precontent
محتوای پیشین به اطلاعاتی اطلاق می‌شود که قبل از پردازش اصلی یا اصلی‌ترین محتوا ارائه می‌شود و به تقویت فهم کمک می‌کند.
precontention
مرحله‌ای که در آن ادعاها یا استدلال‌ها قبل از مطرح شدن آماده می‌شوند.
precontently
به روشی که اطلاعات اولیه یا زمینه‌ای قبل از محتوای اصلی ارائه شود.
precontentment
حالت رضایت و آرامش قبل از شروع یک عمل یا پروژه.
precontest
مرحله‌ای که پیش از برگزاری یک مسابقه یا رقابت می‌آید و شامل آماده‌سازی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها است.
precontinental
دورانی که پیش از شکل‌گیری قار‌ه‌های کنونی و ارتباطات جغرافیایی مدرن رخ می‌دهد.
precontract
پیش‌قرارداد، توافقی اولیه است که بین طرفین قبل از عقد قرارداد اصلی صورت می‌گیرد.
precontractive
پیش‌قراردادی به شرایط یا اقداماتی اشاره دارد که قبل از عقد قرارداد نهایی انجام می‌شود.
precontractual
پیش‌قراردادی به وضعیت یا اسنادی اشاره دارد که قبل از تسلیم قرارداد اصلی ایجاد می‌شود.
precontribute
پیش‌مشارکت به عمل ارائه نظرات یا منابع قبل از مشارکت کامل اشاره دارد.
precontributed
پیش‌مشارکت شده به داده‌ها یا اطلاعاتی اشاره دارد که در مرحله‌ای پیش از زمان فعلی ارائه شده‌اند.
precontributing
پیش‌مشارکت به روند ارائه ایده‌ها یا منابع قبل از یک مشارکت رسمی اشاره دارد.
precontribution
پیش contribition به معنای اقدام یا کارهایی است که پیش از ارائه کمک یا مشارکت نهایی انجام می‌شود، به ویژه در زمینه مالی یا داوطلبانه.
precontributive
پیش contribitive به اقداماتی اشاره دارد که قبل از مشارکت اصلی به منظور تسهیل یا بهبود فرآیندها انجام می‌شود.
precontrivance
پیش contrivance به معنای تدابیر یا اقدامات پیشین است که به منظور جلوگیری از مشکلات در فرآیندها یا پروژه‌ها انجام می‌شود.
precontrive
پیش contrive به معنای آماده‌سازی یا طراحی قبلی برای مواجهه با مشکلات یا نیازهای احتمالی است.
precontrived
پیش contrived به وضعیتی اشاره دارد که چیزی به‌طور مصنوعی یا غیرطبیعی طراحی یا تنظیم شده باشد.
precontrives
پیش contrives به اقدام برنامه‌ریزی شده یا طراحی شده از قبل برای ایجاد واکنش مناسب اشاره دارد.
precontriving
از قبل طراحی کردن یا برنامه‌ریزی کردن برای یک موضوع خاص.
precontrol
کنترل پیش از آغاز یا قبل از وقوع یک عمل یا فرایند.
precontrolled
متغیرهایی که به طور پیشین تحت کنترل قرار گرفته‌اند.
precontrolling
عمل پیش‌کنترل که در آن ابتدا موارد را کنترل می‌کنید.
precontroversy
بحث‌ها و اختلاف نظرها قبل از بروز یک موضوع جنجالی.
precontroversial
چیزی که قبل از آنکه جنجال به پا کند، جنجالی است.
precontroversies
پیش‌چالش‌ها به وضعیت‌ها یا موضوعاتی اطلاق می‌شود که قبل از بروز یک بحران یا بحث به وجود می‌آیند.
preconvey
عمل انتقال مفهوم یا اطلاعات قبل از واقع شدن یک رویداد.
preconveyal
عمل بیان یا انتقال اطلاعات پیش از موقعیت اصلی.
preconveyance
عمل انتقال یا ارسال اطلاعات قبل از وقوع یک توافق.
preconvention
جلسه یا جلساتی که قبل از وقوع یک کنوانسیون برگزار می‌شوند.
preconversation
گفتگو یا تبادل نظر قبل از ورود به بحث اصلی.