propertyship
مالکیت ملک، مفهوم قانونی و اجتماعی مالکیت بر دارایی‌ها و اراضی است.
propessimism
بدبینی ترکیبی از بدبینی و ناامیدی که به طور خاص در مورد آینده مشاهده می‌شود.
propessimist
کاراکتر یا فردی که تمایل به پذیرش نگرش بدبینانه درباره آینده دارد.
prophases
فازهای اولیه تقسیم سلولی که در فرآیندهای زیستی اتفاق می‌افتند.
prophasic
پروفازیک به تکنیک‌هایی اطلاق می‌شود که باعث بهبود ارتباطات فردی و اجتماعی می‌شوند.
prophasis
پروفازیس به بیان یا توضیح در مورد دلیل یا علت یک رخداد یا پروژه اطلاق می‌شود.
prophecymonger
پیشگوی عالم به فردی اطلاق می‌شود که ادعا می‌کند می‌تواند پیش‌بینی‌هایی در مورد آینده ارائه دهد، معمولاً به‌طور غیررسمی و با اغراق.
prophesiable
قابل پیش‌بینی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن می‌توان با استفاده از اطلاعات موجود، نتیجه‌ای را پیش بینی کرد.
prophesier
پیشگو به شخصی گفته می‌شود که می‌تواند به طریقی آینده را پیش‌بینی کند.
prophesiers
پیشگویان به افرادی اطلاق می‌شود که به وحدت یک جامعه یا تفکر عمومی در مورد آینده کمک کرده‌اند.
prophethood
نبوت به معنای دریافت revelations الهی توسط یک فرد است که معصوم بوده و به دیگران پیام می‌رساند.
prophetical
مربوط به نبوت و پیام‌هایی که از خداوند دریافت می‌شود.
propheticality
ویژگی یا کیفیت مرتبط با نبوت و پیام‌های الهی.
prophetically
به‌طور مربوط به نبوت و پیش بینی کردن چیزی در آینده.
propheticalness
ویژگی یا حالت نبوت‌وار که به پیش‌بینی یا دریافت پیام‌های الهی اشاره دارد.
propheticism
عقیده یا اعتقاد به وجود نبی‌ها و پیام‌های آنها به عنوان الهام الهی.
propheticly
به طور نبوی، به روشی که دارای پیشگویی یا پیش‌بینی باشد، عمل کردن.
prophetism
نظام یا مکتب فکری مرتبط با پیامبران و آموزه‌های آنها.
prophetize
پیشگویی کردن، اعلام کردن یا بیان کردن آینده به طور خاص.
prophetless
بدون پیامبر، از دست دادن راهنمایی‌های الهی که از طریق پیامبران ارائه می‌شود.
prophetlike
شبیه به پیامبر، به استعدادی یا ویژگی مشابه پیامبران اشاره دارد.
prophetry
هنر یا عمل نبوّت و پیشگویی.
prophetship
پیامبری، مقام یا حالت کسی که به عنوان پیامبر شناخته می‌شود و وظیفه انتقال پیام‌های خداوند را دارد.
prophylactical
دارای ویژگی پیشگیری، به اقداماتی اشاره می‌کند که برای جلوگیری از بروز مشکلات یا بیماری‌ها انجام می‌شود.
prophylactically
به صورت پیشگیرانه، به شیوه‌ای که برای جلوگیری از بروز مشکلات انجام می‌شود.
prophylactodontia
پیشگیری دندانی، مجموعه‌ای از روش‌ها و درمان‌ها برای جلوگیری از بیماری‌های دندانی.
prophylactodontist
پیشگیری‌دندان‌پزشک، دندان‌پزشکی که در ارائه خدمات درمانی پیشگیرانه تخصص دارد.
prophylaxes
اقدامات پیشگیرانه، روش‌ها و اقداماتی که برای جلوگیری از بروز بیماری‌ها و مشکلات سلامتی انجام می‌شود.
prophylaxy
پروفیلاکتیک به معنای پیشگیری از بیماری‌ها یا مشکلات بهداشتی است.
prophyll
پروفیل به معنای برگی است که به حمایت از ساختار گیاهی کمک می‌کند.
prophyllum
پروفیلوم به ساختار برگ‌مانند در گیاهان اشاره دارد که در طبقه‌بندی آن‌ها مهم است.
prophilosophical
پروفلسوفانه به بررسی ایده‌های عمیق و فلسفی اشاره دارد.
prophloem
پروفلوئم به بافتی در گیاهان اشاره دارد که مسئول انتقال مواد مغذی است.
prophoric
پروفوریک به فعالیت‌ها یا آدابی اشاره دارد که در جشن‌ها یا مناسبت‌ها انجام می‌شوند.
prophototropic
پروفوتوتروپیک، به ویژگی گیاهان اطلاق می‌شود که در جهت نور رشد می‌کنند.
prophototropism
پروفوتوتروپیسم، فرآیند رشد گیاهان به سمت نور را توصیف می‌کند.
propygidium
پروپیگیدیوم، قسمت خاصی از حشرات که در سیستم آناتومیک آن‌ها وجود دارد.
propylacetic
پروپیل استیک، نوعی اسید که در شیمی و صنایع مختلف کاربرد دارد.
propylalaea
پروپیل آلا، ترکیب شیمیایی که در عطرها و لوازم آرایشی کاربرد دارد.
propylamine
پروپیل آمین، نوعی آمین صنعتی که در شیمی آلی و داروسازی کاربرد دارد.