quincewort
کینسیورت، گیاهی دارویی است که برای درمان بیماری‌های مختلف به کار می‌رود.
quinch
کلمه‌ای قدیمی که به معنای برطرف کردن تشنگی یا اشتیاق است.
quincies
کینسی‌ها، شکل جمع کلمه کینسی که به معنای مراسم ورود به بزرگسالی است.
quincubital
کینکیوبیتال به ناحیه‌ای در بدن اشاره دارد که غالباً به آرنج مربوط می‌شود.
quincubitalism
کوینکیوبیتالیسم، یک نظریه هندسی است که به بررسی و تحلیل اشکالی با پنج بعد متفاوت می‌پردازد.
quincuncial
کوینکونسیال به معنی چینش یا الگوی پنج‌گانه است که به طور متقارن در طراحی فضاها به کار می‌رود.
quincuncially
کوینکونسیال به معنای چیدن یا تنظيم کردن درای الگوی پنج‌گانه است.
quincunxial
کوینکونکسیال به الگوهایی اشاره دارد که در آن پنج عنصر به صورت متقارن قرار گرفته‌اند.
quindecad
کوئین دکد به چندضلعی چهارده ضلعی گفته می‌شود که دارای ویژگی‌های خاص هندسی است.
quindecagon
کوئین دکون به شکل هندسی با چهارده زاویه اشاره دارد.
quindecangle
شکل هندسی با پانزده زاویه، که معمولاً در مطالعات هندسی بررسی می‌شود.
quindecaplet
مجموعه‌ای متشکل از پانزده مورد، معمولاً در زمینه‌های مختلف مانند ریاضیات و آمار استفاده می‌شود.
quindecasyllabic
در ادبیات، به شعری اشاره دارد که شامل پانزده هجا است.
quindecemvir
یک مقام دولتی در روم باستان که معمولاً از پانزده عضو تشکیل می‌شد.
quindecemvirate
نهاد حکومتی متشکل از پانزده مقام در روم باستان که در مدیریت امور عمومی فعالیت می‌کرد.
quindecemviri
یک گروه از پانزده نفر که در روم باستان مسئولیت‌های مذهبی داشتند.
quindecennial
رویدادی که هر ۱۵ سال یک بار اتفاق می‌افتد.
quindecylic
مرتبط با پانزدهمین چرخه.
quindecillion
عدد یک که ۴۸ صفر دارد.
quindecillionth
یک قسمت از یک عدد که پانزدهمین میلیونم آن است.
quindecim
واژه‌ای در زبان لاتین که به معنی پانزده است.
quindecima
پانزدهمین در یک ترتیب یا مراسم.
quindecimvir
یک مقام یا گروه از ۱۵ نفر است که برای نظارت بر اموری خاص در تاریخ روم باستان منصوب می‌شدند.
quindene
پانزدهمین قسمت از یک کل یا جرم.
quinet
ترکیب یا ماده‌ای که در محافل علمی به آن اشاره می‌شود.
quinetum
ماده یا ساختاری مرتبط با مطالعات گیاهی.
quingentenary
سال‌روز صدهٔ پنجم تاسیس یک مکان یا رویداد.
quinhydrone
یک ترکیب شیمیایی مهم در شیمی آلی.
quinia
کینیا، نام یک ترکیب شیمیایی است که از پوست درخت سینچون به دست می‌آید و در درمان تب‌های مالاریا استفاده می‌شود.
quinible
کینیبِل، اصطلاحی است که به ساختار یا ویژگی خاصی در ترکیبات شیمیایی اشاره دارد.
quinic
کینیک، نوعی اسید آلی است که در بیوشیمی نقش مهمی ایفا می‌کند.
quinicin
کینیسین، ترکیبی است که در داروشناسی برای بررسی اثراتش بر روی بدن استفاده می‌شود.
quinicine
کینیسین، ترکیبی است که به آمینو اسیدها مرتبط است و در تحقیقات بیوشیمیایی اهمیت دارد.
quinidia
کینیدیا، ترکیبات شیمیایی هستند که برای بررسی فواید بالقوه‌شان مورد تحقیق قرار می‌گیرند.
quinidin
کینیدین، دارویی است که برای درمان اختلالات ریتم قلب استفاده می‌شود.
quiniela
کینلا، نوعی قرعه‌کشی است که معمولاً در ورزش‌ها برگزار می‌شود.
quinielas
کینلاس، جمع کینلا، به چندین نوع قرعه‌کشی اشاره دارد.
quinyie
کین یه، اصطلاحی برای توصیف یک مفهوم خاص در فرهنگ‌ها.
quinyl
کینیل، گروهی شیمیایی در ترکیبات آلی است.
quinin
کینین، دارویی است که از درخت سینچونا گرفته می‌شود.