replot
ترسیم مجدد دادهها یا نقشهها به منظور بهبود یا تغییر.
replotment
تجدید نقشه، عمل تغییر یا اصلاح نقشه یا طرح یک زمین یا منطقه.
replotted
دوباره نقشهکشی شده، به معنای اصلاح یا تغییر نقشه یا طرح قبلی.
replotter
نقشهکش دوباره، فردی که مسئول تجدید نقشه یا طراحی مجدد زمینها است.
replotting
عمل دوباره نقشهکشی، به معنای تغییر و اصلاح طرح یا نقشه قبلی.
replough
دوباره شخم زدن، عمل شخم زدن زمین برای آمادهسازی آن برای کاشت مجدد.
replow
دوباره شخم زدن، به معنای شخم زدن زمین مجدداً برای بهبود شرایط آن.
replowed
دوباره شخم زدن، به عمل شخم زدن دوباره یک زمین یا مزرعه اشاره دارد.
replowing
عمل دوباره شخم زدن، به فرآیند شخم زدن یک زمین یا مزرعه اشاره دارد.
replum
ریشه، به بخش بالایی گیاه اطلاق میشود که دانهها در آن قرار دارند.
replume
دوباره پر کردن، به عمل پر کردن مجدد پرهای یک پرنده یا موجودی دیگر اشاره دارد.
replumed
دوباره پر شده، به حالتی اشاره دارد که پرنده مجدداً پرهای خود را به دست آورده است.
repluming
عمل دوباره پر کردن، به فرآیند پر کردن پرها یا سیاه شدن پرها اشاره دارد.
replunder
دوباره غارت کردن، به ویژه در زمینه سرقت از یک مکان یا منبع مشخص که قبلاً مورد هدف قرار گرفته است.
replunge
دوباره به داخل آب یا هر چیز دیگر فرو رفتن، به ویژه بعد از توقف یا نمایش یک بیمیلی.
replunged
فعل گذشته 'دوباره فرو رفتن'، به معنای اقدام به غوطهور شدن دوباره در چیزی.
replunges
فعل حال جمع 'دوباره فرو رفتن'، به معنای انجام عمل غوطهور شدن مجدد در فعالیتها یا احساسات.
replunging
فعل در حال انجام برای 'دوباره فرو رفتن'، به معنای اقدام به غوطهور شدن مجدد.
repocket
دوباره در جیب گذاشتن، به ویژه در مورد اشیاء به دلایل مختلف.
repolarization
دوباره قطبیشدن به فرایند تبدیل پتانسیل غشایی فعال به حالت استراحت اشاره دارد.
repolarize
دوباره قطبی کردن یعنی بازگرداندن پتانسیل غشای سلول به حالت اولیه.
repolarized
دوباره قطبی شده به وضعیتی اشاره دارد که در آن پتانسیل غشای یک سلول به حالت استراحت بازگشته است.
repolarizing
دوباره قطبی کننده به فرآیند یا عاملهایی اشاره دارد که پتانسیل غشایی را به حالت استراحت باز میگردانند.
repolymerization
دوباره پلیمر شدن به فرآیند تبدیل مواد به پلیمرهای جدید با استفاده از نقاط اتصال مجدد اشاره دارد.
repolymerize
دوباره پلیمر کردن یعنی تبدیل مواد تجزیه شده به پلیمرهای جدید.
repoll
نظرسنجی مجدد، به معنی برگزاری دوباره یک نظرسنجی برای جمعآوری نظرات یا نتیجهگیری تازه است.
repollute
دوباره آلوده کردن، به معنی ایجاد آلودگی مجدد در یک محیط است که ممکن است قبلاً پاکسازی شده باشد.
repolon
بازگشت به پول ملی، به معنی استفاده دوباره از واحد پول ملی یک کشور به جای واحدهای دیگر است.
reponder
پاسخدهی مجدد، به معنی ارائه پاسخ های جدید یا اضافی به یک پرسش یا نظرسنجی است.
repondez
پاسخ دهید، در اینجا به معنای ارسال پاسخ به یک سؤال یا دعوتنامه است.
repone
دوباره قرار دادن، به معنی بازگرداندن یا قرار دادن دوباره یک شی به جای اولیهاش است.
repope
دوباره مطرح کردن، زمانی که موضوع یا بحثی همچنان مهم است و نیاز به بررسی مجدد دارد.
repopularize
دوباره محبوب کردن، یعنی تلاش برای بازگرداندن جذابیت یا معروفیت چیزی.
repopularized
وقتی چیزی دوباره به محبوبیت میرسد، معمولاً از طریق رسانه یا فعالیت خاص.
repopularizing
فرایند دوباره محبوب کردن، زمانی که چیزی به محبوبیت قبلی خود باز میگردد.
repopulation
عمل یا فرایند پر کردن دوباره یک منطقه با جمعیت، مخصوصا پس از کاهش یا آسیب.
reportable
قابل گزارش، به معنای اطلاعات یا دادههایی که میتوانند به مقامات مربوطه منتقل شوند.
reportages
گزارشها، متنهایی که رویدادهای واقعی را با جزئیات ارائه میدهند.
reporteress
خبرنگار زن، به زنانی اطلاق میشود که در زمینه خبر نویسی فعالیت میکنند.