restainable
قابل رنگآمیزی دوباره به معنای قابلیت ترمیم یا تغییر رنگ یک ماده است.
restake
پابند کردن دوباره به معنای تثبیت و نگهداری یک شیء در محل خود است.
restamp
مهر کردن دوباره به معنای اعمال مجدد مهر یا علامت تأیید روی یک مدرک است.
restamped
دوباره مهر زدن به معنای گذاشتن مهر روی چیزی است که قبلاً مهر شده است.
restamping
فرایند دوباره مهر زدن، که به معنای داشتن مهر برای منظور خاص، دوباره انجام گرفتن است.
restamps
دوباره مهر زدن به معنای اعمال مهر بر روی اسناد و مدارک است.
restandardization
استانداردسازی مجدد، به معنای ایجاد یا اصلاح معیارهای استاندارد به منظور بهبود عملکرد است.
restandardize
به روز کردن یا اصلاح معیارهای استاندارد را استانداردسازی مجدد مینامند.
restant
باقیمانده، به معنی مقداری است که پس از تخفیف یا تخصیص استفاده نشده باقی مانده است.
restartable
قابل راهاندازی مجدد، به معنای امکان شروع دوباره یا از سرگیری عملکرد یک سیستم یا فرآیند پس از وقوع یک مشکل یا خرابی.
restation
دوبارهسازی، به معنای تغییر مکان یا تنظیم مجدد یک سیستم یا تجهیزات به منظور بهبود عملکرد یا سرویس.
restaur
رستوران، محلی که در آن غذا و نوشیدنی برای مشتریان سرو میشود.
restauranteur
رستوراندار، شخصی که در راهاندازی و مدیریت رستوران مشغول به کار است.
restauranteurs
رستورانداران، جمع افرادی که رستورانهایی را راهاندازی و مدیریت میکنند.
restaurate
بازسازی، به معنای تعمیر و بازگرداندن یک شیء یا ساختمان به وضعیت قبلی یا بهبود آن.
restauration
رستورا، به معنای بازسازی و تجدید، به ویژه در زمینه رستورانها و مکانهای عمومی.
restbalk
بازوی استراحت، میله یا تکیهگاهی که برای حمایت از ساختارهای سنگین استفاده میشود.
resteal
دوباره دزدی کردن، عمل سرقت مجدد از یک شیء که قبلاً دزدیده شده است.
resteel
دوباره استیل کردن، استفاده مجدد یا تقویت استیل در سازهها و تجهیزات.
resteep
دوباره دم کردن، فرآیند خیس کردن مجدد مواد برای استخراج طعم یا عطر بیشتر.
restem
دوباره کاشتن، عمل کاشتن دوباره گیاهان از پایین برای رشد جدید.
restep
دوباره قدم گذاشتن، به معنای اینکه شخص مجدداً عمل قدم برداشتن را انجام میدهد.
rester
استراحتکننده، به شخصی اطلاق میشود که در مدت زمانهایی مینشیند یا استراحت میکند.
resterilization
دوباره استریل کردن، به معنای انجام فرایند استریل مجدد برای از بین بردن میکروبها و آلودگیها.
resterilize
دوباره استریل کردن، به معنای انجام فرایند استریل برای از بین بردن آلودگیها و میکروبها.
resterilizing
فرآیند دوباره استریل کردن، به معنای انجام فرایند استریل مجدد برای از بین بردن آلودگیها.
resters
استراحتکنندگان به افرادی اطلاق میشود که در طول یک فعالیت یا کار، در زمانهای مشخصی استراحت میکنند.
restes
باقیمانده به مواد غذایی یا چیزهایی گفته میشود که پس از مصرف یا استفاده باقی میمانند.
restfuller
آرامتر به حالتی گفته میشود که فرد احساس آرامش بیشتری میکند.
restfullest
آرامشبخشترین به معنای بهترین حالت از نظر آرامش و راحتی.
restfully
به آرامی به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد احساس راحتی و آرامش میکند.
restfulness
آرامش به حالتی گفته میشود که در آن فرد احساس آرامش و راحتی میکند.
resthouse
منزل یا مکانی برای استراحت که معمولاً در مناطق طبیعی یا گردشگری قرار دارد و میتواند شامل امکاناتی برای خواب و غذا باشد.
resty
از ویژگیهایی که به اشیاء یا مکانها حس قدیمی و ناکارآمد بودن میدهد.
restiaceae
خانوادهای از گیاهان که به خصوص در آفریقای جنوبی و استرالیا یافت میشوند و عموماً علفی هستند.
restiaceous
صفتی برای توصیف گیاهانی که به خانواده Restiaceae تعلق دارند و معمولاً در زیستگاههای خشک رشد میکنند.
restiad
به گیاهانی از خانواده Restiaceae اشاره دارد که غالباً در جانوران خاص مناطق خشک وجود دارند.
restibrachium
در علم آناتومی به یک ساختار خاص اشاره میکند که در برخی حیوانات وجود دارد.
restiff
سخت شدن مجدد، به ویژه در مورد عضلات یا مواد که در اثر عدم حرکت یا شرایط خاص دچار سختی میشوند.