ricinium
ریکینیوم، گروهی از گیاهان گلدار است که ویژگیهای خاصی در گلها و ساختارهای خود دارد.
ricinoleate
ریکینولئات، ترکیبی است که در صنعت به دلیل ویژگیهای مفیدش به کار میرود.
ricinoleic
اسید ریسینولئیک، اسیدی است که در روغن کرچک وجود دارد و به خاطر خواص مفید آن مورد توجه است.
ricinolein
ریکینولئین، نوعی گلیسرید است که در روغن کرچک وجود دارد و در محصولات آرایشی کاربرد دارد.
ricinolic
اسید ریسینولیک، اسیدی است که در واکنشهای شیمیایی مختلف کاربرد دارد و در تحقیقات دارویی مورد توجه است.
ricins
ریسین، پروتئینی سمی است که از دانههای گیاه روغن کرچک استخراج میشود و میتواند به شدت خطرناک باشد.
ricinulei
ریکینوئیها، یک نظم کوچک از عنکبوتیان هستند که به خاطر ویژگیهای شگفتانگیزشان شناخته میشوند.
ricinus
ریکینوس، سردهای از گیاهان یکساله و چندساله با خواص خوراکی و صنعتی هستند.
ricinuses
ریسینوسها، گیاهانی با خاصیت تزئینی و اقتصادی، عموماً در باغها و مزارع کشت میشوند.
rickardite
ریکاردیت، یک ماده معدنی نادر که در زمینشناسی و تحقیقات معدنی مورد استفاده قرار میگیرد.
ricker
ریکر، نوعی ماهی با ویژگیهای منحصر به فرد در رنگ و ظاهر که در آبهای شیرین زندگی میکند.
ricket
راکت، یک بیماری استخوانی است که به علت کمبود ویتامین D، کلسیم یا فسفر به وجود میآید و باعث نرمی و انحراف استخوانها میشود.
ricketily
به طور ناپایدار و با مشکل در حفظ تعادل حرکت کردن.
ricketish
ناپایدار و ضعیف در اشاره به استخوانها یا حرکت.
rickettsial
مربوط به گروهی از میکروبهای بیماریزا که باعث عفونتهایی میشوند.
rickettsiales
گروهی از باکتریها که پزشکی و زیستشناسی به آنها توجه زیادی دارند.
rickettsialpox
ریکوتسیالپاکس، یک بیماری عفونی است که ناشی از باکتریهای ریکتسیا میباشد و معمولاً با نیش کنههای آلوده منتقل میشود.
ricky
ریکی، نام و لقبی برای یک فرد، معمولاً مردانه.
rickyard
ریکیارد، محلی برای ذخیره و نگهداری چوبهای سوخت.
rickmatic
ریکماتیک، نوعی دستگاه یا ابزار که در اصلاح و تنظیم دقتهای خاص کاربرد دارد.
rickracks
ریکراک، نواری از پارچه یا مواد دیگر که برای تزیین لباس یا صنایع دستی استفاده میشود.
rickstaddle
ریکاستادل، ساختاری برای نگهداری و ذخیره مواد کشاورزی مانند کاه و علف.
rickstand
ریکاستند، وسیلهای برای نگهداشتن بار به طور ایمن و مطمئن.
rickstick
ریکاستیک، چوب یا ابزار کمکی برای راه رفتن یا نگهداشتن تعادل.
ricolettaite
ریکولتاایت، یک نوع ماده معدنی نادر با خواص ویژه.
ricottas
ریکوتا، نوعی پنیر نرم ایتالیایی که در غذاهای مختلف به کار میرود.
ricracs
ریکراکس، شیء یا المانی کوچک که میتواند برای هنرنمایی یا پروژهها مورد استفاده قرار گیرد.
rictal
ریکتال، مربوط به بخشی از بدن پرندگان که به طور خاص رنگی و زینتی است.
ridability
قابلیت رکابزنی، وضعیت یا کیفیتی که چیزی (مانند دوچرخه یا وسیلهای دیگر) به راحتی قابل استفاده و شناخت باشد.
ridable
قابل رکابزنی، به وضعیتی اطلاق میشود که چیزی به راحتی قابل استفاده و هدایت باشد.
ridableness
قابلیت رکابزنی، نشاندهنده کیفیت و ویژگیهای یک وسیله برای راحتی در استفاده است.
ridably
به طرز قابل رکابزنی، نشاندهنده کیفیتی است که چیزی به راحتی قابل استفاده باشد.
riddam
ریدام، معمولاً به مفهوم ریتم یا ضربی در موسیقی و صداها اشاره دارد.
riddances
ریدانس، به ریزهکاریها و جزئیات موزیک یا اجرا اشاره میکند که جالب و متفاوت هستند.
riddel
معما، سوال یا مشکلی که به طور غیرمستقیم و با راهنمایی هدفی خاص ارائه میشود.
ridder
شوالیه، فردی که معمولاً در فرهنگهای اروپایی به عنوان یک جنگجوی جوان و شجاع شناخته میشود.
ridders
شوالیهها، افرادی که به عنوان جنگجویان و سربازان با لباس زرهپوش شناخته میشوند.
riddlemeree
ریدلمری، محلی خیالی یا واقعی که به عنوان مرکز یک داستان یا رویداد خاص شناخته میشود.
riddler
معماگو، فردی که معماها یا سوالات جالب و چالشبرانگیز ایجاد میکند.