rooklet
رکلت به معنی جوجه یا نوزاد پرندهای به نام رک است.
rooklike
شبیه به رک، به ویژگیهای ظاهری یا رفتاری رک اطلاق میشود.
rookus
رکوس به عنوان یک موجود افسانهای در داستانهای محلی مطرح میشود.
rool
رول به معنی چرخش یا حرکت یک شیء گرد است.
roomage
فضای داخلی یک اتاق یا مکان.
roomily
به صورت جادار و با فضای آزاد حرکت کردن.
roominess
فضای زیاد و کافی در یک مکان، به ویژه در اتاق یا وسیله نقلیه.
roomkeeper
شخصی که مسئول نگهداری و نظافت اتاقها در مراکز اقامتی است.
roomlet
اتاق کوچک یافضای اختصاصی در یک مکان بزرگتر.
roomsful
مقدار زیادی اتاق، هر کدام دارای محتویات خاص.
roomsome
فضای بزرگ و کافی که باعث راحتی میشود.
roomstead
اتاقنشین، مکان یا محلی که به اتاقهای زندگی مربوط میشود، به طور خاص میتواند به جمعیتزایی یا مکانی برای سکونت اشاره کند.
roomth
اتاقک، به طور خاص به فضایی کوچک و خصوصی اشاره دارد که معمولاً با احساس راحتی همراه است.
roomthy
راحت و بیدردسر، به فضایی اشاره دارد که از نظر روانی و جسمی احساس راحتی میکند.
roomthily
به صورت راحت و بدون محدودیت، اشاره به چیدمان و زندگی بدون استرس دارد.
roomthiness
احساس راحتی و دلپذیری در یک فضا، که به زندگی آرام کمک میکند.
roomward
به سمت اتاق یا فضای داخلی، اشاره به جهتگیری به سوی مناطق راحتی دارد.
roon
رون، یک گونه پرنده آبی است که معمولاً در دریاچهها و برکهها زندگی میکند.
roop
روپ، نوعی لباس یا پوشش که معمولاً در مراسمهای خاص و جشنها پوشیده میشود.
roorbach
روورباچ، یک نوع غذا که معمولاً در بعضی از مناطق خاص تهیه میشود.
roorback
رووربک، یک داستان یا افسانه که معمولاً در جلسات اجتماعی نقل میشود.
roorbacks
رووربکها، داستانها یا افسانههایی که در برخی از فرهنگها مهم هستند.
roosa
روسا، نوعی گل با رنگهای زیبا که معمولاً در باغها کاشته میشود.
roose
روست کردن به معنای تأثیر مثبت بر روی چیزی ایجاد کردن و آن را بهبود بخشیدن.
roosed
روست کردن در زمان گذشته به معنای بهبود پیدا کردن.
rooser
راسر به معنای بالاترین رتبه یا بهترین در یک گروه است.
roosers
راسرها به معنای افرادی هستند که بالاترین سطح را در یک زمینه دارند.
rooses
روستها به معنای حالت بهبود یافته یا زیبایی موجود در گیاهان است.
roosevelt
روزولت به معنای رئیسجمهور معروف آمریکا، فرانکلین دی. روزولت است.
rooseveltian
رووسیولتیایی، مربوط به روشها و سیاستهای رئیسجمهور فرانکلین دی. روزولت، به ویژه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی.
roosing
رووسینگ، به معنی استراحت یا نشستن در مکانهای طبیعی و لذت بردن از منظره.
roosterfish
ماهی خروسماهی، نوعی ماهی از خانواده ماهیهای آب شور که به خاطر شکل بالههایش معروف است.
roosterhood
روسترهود، به معنی انجمنی از افرادی که به پرندگان و خصوصیات آنها علاقهمندند.
roosterless
بدون خروس، عبارتی که به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ صدای خروس وجود ندارد.
roostership
روستریپ، به معنی مقام یا موقعیت رهبری یا سرپرستی در یک گروه یا جامعه.
roosty
روست، محلی که پرندگان برای خواب یا استراحت در آن قرار میگیرند.
rootage
ریشهزایی، سیستم ریشه گیاه که به آن سوخ و زندگی آن کمک میکند.
rootages
ریشهها، به چندین ریشه یا سیستمهای ریشه اشاره دارد.
rootcap
کلاهک ریشه، پوشش محافظتی در انتهای ریشه که به رشد ریشه کمک میکند.