scowder
نگاه عصبانی یا اخمآلود به کسی یا چیزی.
scowdered
عمل اخم کردن یا با ناراحتی نگاه کردن.
scowders
افرادی که با نگاه عصبانی به دیگران نگاه میکنند.
scowed
عمل داشتن نگاه عصبانی یا سرد.
scowing
عمل اخم کردن یا با نارضایتی نگاه کردن.
scowler
اخمو کسی است که همیشه چهرهای غضبناک دارد و با حالت چهرهٔ خود نشان میدهد که ناراحت یا دوسا نی است.
scowlers
اخموها افرادی هستند که به طور معمول با چهرهٔ خود نارضایتی یا خشم را نشان میدهند.
scowlful
اخمو با حالتی چهرهای است که ناراحتی یا دلخوری را نشان میدهد.
scowlingly
به طور اخمو و عصبانی صحبت کردن یا نگاه کردن.
scowlproof
ضد اخم به معنای طراحی یا روشی است که باعث کاهش حس نارضایتی میشود.
scowman
اخمو به معنای شخصی است که غالباً با وجه اخمو دیده میشود.
scowmen
به افرادی اطلاق میشود که مسئولیت حمل و نقل بار را با استفاده از قایقهای مسطح بر عهده دارند.
scowther
به کسی گفته میشود که در صنعت حمل و نقل دریایی، به ویژه با قایقهای مسطح، فعالیت میکند.
scrabbler
به کسی اطلاق میشود که در بازیهای کلمات مانند اسکرابل شرکت میکند.
scrabblers
به گروهی از افرادی گفته میشود که در بازیهای کلمات و مخصوصاً اسکرابل شرکت دارند.
scrabbly
به حالتی اطلاق میشود که نوشته یا طراحی نامنظم، منبعث از عجله یا بیدقتی است.
scrabe
به شخصی اطلاق میشود که در مرتبسازی یا ساماندهی اشیاء مهارت دارد.
scraber
اسکرابر: ابزاری برای پاک کردن رنگ یا ماده اضافی از سطوح.
scrae
اسکر: نوعی بافت یا تزیین سنتی برای محیطهای داخلی یا خارجی.
scraffle
اسکرافل: عمل فروش یا مبادله اشیاء قدیمی یا بلااستفاده در شرایط خاص.
scraggedly
اسکرگلی: به طور بینظم یا شل و ول به نظر رسیدن، به ویژه در مورد ظاهر یا لباس.
scraggedness
اسکرگلی: حالت نامرتب و بینظم در ظاهر یا حالت فیزیکی.
scragger
اسکرگر: شخصی که به طور غیرقابل پیشبینی عمل میکند یا نظر میدهد.
scraggily
به شکلی نامرتب و ناهنجار، معمولاً به ویژگی ظاهری نامناسب اشاره دارد.
scragginess
ویژگی داشتن ظاهری نامرتب و ناهنجار، بهویژه در مورد مو یا بدن.
scraggle
به هم زدن یا نامنظم کردن اشیاء، معمولاً بهطور تصادفی.
scraggled
به معنای نامرتب، آشفته یا درهم و برهم.
scray
اسکرای به معنای ترسیدن یا احساس ترس در یک موقعیت است.
scraich
جیغ زدن به معنای تولید صدای بلند و ناگهانی است، به ویژه در واکنش به ترس یا هیجان.
scraiched
جیغ زدن به معنای تولید صدای بلند و ناگهانی است، معمولاً به دلیل احساسات شدید.
scraiching
جیغ زدن به معنای تولید صدای بلند و ناگهانی در حال حاضر است.
scraichs
جیغ ها به معنای صداهای بلند و ناگهانی است که به طور معمول به دلیل هیجان یا ترس تولید میشود.
scraye
جیغ زدن به معنای تولید صوت بلند و ناگهانی در پاسخ به ترس یا هیجان است.
scraigh
اسکراي، نوعی سنگ طبیعی تیز و سخت که برای برش و سوراخ کردن استفاده میشود.
scraighed
اسکراي شده، به معنی تراشیدن یا تیز کردن چیزی با استفاده از یک سنگ تیز است.
scraighing
اسکراي کردن، عمل تیز کردن یا شکل دادن به لبهها با یک سنگ تیز است.
scraighs
اسکرايها، جمع اسکراي، به انواع مختلف سنگهای تیز اشاره دارد که برای برش یا سوراخ کردن استفاده میشوند.