scumlike
شبیه کثافت، حالتی که به آلودگی نزدیک است.
scummy
کثیف و آلوده، معمولاً به مکان یا چیزی که احساس ناخوشایندی ایجاد کند.
scummier
کثیف‌تر از چیزی دیگر، به توصیف فضایی که حتی بیشتر از یک مکان دیگر آلوده است.
scummiest
کثیف‌ترین، جایی که بیشترین آلودگی یا نامناسبی احساس می‌شود.
scumminess
حالت کثیفی یا آلوده بودن، که معمولاً به زیر آب یا مکان‌ها اشاره دارد.
scumproof
ضد کثیف، نوعی پوشش یا خاصیت که از تشکیل کثیفی بر روی سطح جلوگیری می‌کند.
scun
صدائی که به خصوص هنگام تلاش یا تنش ایجاد می‌شود.
scunder
احساس شرمندگی یا خجالت از یک عمل یا موقعیت.
scupful
یک واحد اندازه‌گیری یا مقدار که با یک اسکوپ پر می‌شود.
scuppaug
نام یک رودخانه یا مکان جغرافیایی.
scuppaugs
اشاره به نوعی جاندار یا موجودات زنده در اکوسیستم.
scuppet
اسکوپت، شیء یا ابزار کوچک و هنری که به طور معمول در پروژه‌های هنری مورد استفاده قرار می‌گیرد.
scuppit
اسکوپیت، یک وسیله یا ابزار که می‌تواند برای اهداف مختلف استفاده شود.
scuppler
اسکوپلر، فردی که در تهیه و فروش مواد با کیفیتی خاص تخصص دارد.
scups
اسکوپس، اشکال هنری که معمولاً از مواد مختلف ساخته می‌شوند.
scur
اسکور، مشکلی که ممکن است در روند کار ایجاد شود.
scurdy
اسکوردر، نوعی وضعیت آب و هوایی که ممکن است ناامیدکننده باشد.
scurfer
اسکرفر به شخصی اطلاق می‌شود که بر روی تخته‌ مخصوصی به نام اسکرفر در آب حرکت می‌کند.
scurfy
اسکرفی بهطور معمول به وضوح ناخوشایند و پوسته‌پوسته اشاره دارد.
scurfier
اسکرفی‌تر به ویژگی داشتن بافت ناخوشایند و پوسته‌پوسته بیشتر از دیگران اشاره دارد.
scurfiest
اسکرفی‌ترین به معنی داشتن ناخوشایندترین و پوسته‌پوسته‌ترین بافت اشاره دارد.
scurfily
اسکرفی به طرز خام و ناشی اشاره دارد، مخصوصاً در نوشتار یا گفتگو.
scurfiness
ناخوشایند بودن به طور کلی به احساس یا بافت ناخوشایند و پوسته‌پوسته اشاره دارد.
scurflike
شبیه شوره، به معنای چیزی است که ظاهری زبر یا نامطلوب دارد.
scurfs
شوره، ذرات سفید رنگی که بر روی پوست سر جمع می‌شوند و معمولاً در اثر خشکی یا دیگر مشکلات ایجاد می‌شوند.
scurling
چرخیدن یا دور زدن به شکلی بازیگوشانه و شاداب.
scurrier
کسی یا چیزی که به طور سریع و ناگهانی حرکت می‌کند.
scurril
زننده و بی‌ادب، به ویژه در ارتباطات یا رفتار.
scurrile
زننده یا بی‌ادب به معنای رفتار و گفتاری که ناپسند است.
scurrilist
افرادی که به طعنه و کنایه‌های بی‌ادبانه و زخم زبان می‌زنند و موضوعات حساس را به مسخره می‌گیرند.
scurrilize
به کار بردن زبان بی‌ادب و توهین‌آمیز برای لطمه به اعتبار کسی.
scurrilously
به طور بی‌ادبانه و به وادار کردن دیگران به ترجیح دادن رفتارهای ناپسند.
scurrilousness
کیفیت یا حالت بی‌ادب و توهین‌آمیز بودن؛ شایعات و اتهامات بی‌اساس.
scurvied
تجربه حس بی‌احترامی و توهین‌آمیز بودن، به ویژه در مورد رفتار اجتماعی.
scurvies
بیماری ناشی از کمبود ویتامین C که با علائمی مانند خستگی و خونریزی لثه‌ها همراه است.
scurvily
به معنای صحبت کردن یا نوشتن به شکلی زشت و خشن.
scurviness
حالت یا کیفیت زشت یا بدگویی.
scurvish
به معنای داشتن ویژگی‌های زشت یا بد.
scurvyweed
نوعی گیاه که معمولاً به‌عنوان علف هرز در باغ‌ها یافت می‌شود.
scusation
به معنای اتهام یا بدگویی.