shakerlike
شیکرمانند به حالتی اطلاق میشود که شبیه به حرکات یا خصوصیات یک شیکر است، معمولاً به حرکات پر انرژی و به شدت انعطاف پذیر اشاره دارد.
shakescene
سکانس لرزشی به قسمت یا صحنهای اطلاق میشود که در آن حرکات لرزشی یا یک تغییر ناگهانی و شورانگیز وجود دارد.
shakespeare
شکسپیر، نمایشنامهنویس، شاعر و بازینویس انگلیسی که آثارش شامل تراژدیها، کمدیها و نمایشنامههای تاریخی است.
shakespeareana
شکسپیرشناسی به مجموعهای از آثار، شیءها یا هر نوع کالای مرتبط با شکسپیر اطلاق میشود.
shakespeareanism
شکسپیرگرایی به ویژگیها، سبکها و تکنیکهای نوشتاری مربوط به شکسپیر اطلاق میشود.
shakespeareanly
شکسپیرگرایانه به شیوهای اطلاق میشود که با آثار شکسپیر و زبان او سازگار باشد.
shakespearize
شکستن دکلمه یا به کارگیری سبک و زبان شکسپیر در نوشتهها یا آثار ادبی دیگر.
shakespearolater
افرادی که به طور خاص به شکسپیر و آثار او علاقهمند و وابسته هستند.
shakha
شاخا، نمادی فرهنگی و مذهبی در هند که به باورها و رسومات مربوط میشود.
shakyamuni
شکیامونی، لقب سیدارتا گوتاما، بنیانگذار بودیسم و نماد روشنایی است.
shakil
شکیل، نامی که به زیبایی یا جذابیت اشاره دارد و معمولاً در فرهنگهای مختلف استفاده میشود.
shakily
بهصورت ناپایدار یا لرزان، معمولاً به خاطر ترس یا ضعف.
shakiness
حالت ناپایدار یا لرزان، بهخصوص در مورد اشیاء یا افراد.
shakingly
بهصورت لرزان، معمولاً به خاطر ضعف یا ترس.
shakings
لرزشها، حرکات ناپایدار یا لرزان، معمولاً بهخصوص در شرایط اضطراری.
shakoes
نوعی کلاه نظامی بلند و سخت که معمولاً توسط سربازان و واحدهای نظامی پوشیده میشود.
shaksheer
نوعی کلاه یا پوشش سر، که معمولاً با طراحیهای زیبا و خاص ساخته میشود.
shaksperean
شکسپیری، مربوط به ویلیام شکسپیر و آثار او، به ویژه در ادبیات و شعر.
shaksperian
شکسپرین، اشاره به سبک یا ویژگیهای مرتبط با ویلیام شکسپیر و آثارش.
shakta
شاکتا، پیروانی که به آموزههای الهه شاکتی و انرژی زنانه در دین هندو اعتقاد دارند.
shaktis
شاکتیها، تجلیات نیروی الهی زنانه که در ادیان مختلف هندو پرستش میشوند.
shaktism
شاکتیسم، یک مکتب از هندوئیسم که به پرستش الهه شاکتی و انرژیهای زنانه میپردازد.
shaku
شاکو، یک واحد اندازهگیری در فرهنگ ژاپنی، به ویژه در موارد سنتی.
shalako
شالاكو، یکی از سنتهای فرهنگی بومیان آمریکاست که به معنای بزرگداشت و تقدیر از ارواح طبیعت است.
shalder
شلدر، نوعی گیاه است که به خاطر رنگهای زندهاش معروف است و معمولاً در فصل بهار گل میدهد.
shaled
شالد کردن به معنای آمادهسازی و مرتب کردن چیزی است، به ویژه در آشپزی یا کارهای دستی.
shalee
شالی، نامی است که به خاطر ویژگیهای مثبت و اخلاقی افراد مشهور است.
shalelike
شال مانند، ویژگیهایی مشابه شال دارد، معمولاً نرم و دلپذیر است.
shaleman
شالمَن، به معنای مردی است که پیامآور صلح و حکمت در داستانها و افسانههاست.
shaly
خاکی که شامل مقدار زیادی مواد رسی و گلی است و معمولاً توانایی نگهداری آب را دارد.
shalier
صفتی که به معنی بیشتر شالی یا دارای خواص شالی بیشتر است.
shaliest
صفتی که بیشترین ویژگی شالی را در مقایسه با دیگران دارد.
shallal
آبشاری کوچک و زیبا که معمولاً به آرامی آب را به پایین میریزید.
shally
صفتی که به ویژگیهای شالی اشاره دارد، معمولاً در مورد پارچه یا لوازم.
shallon
نوعی گیاه که معمولاً در طراحیهای باغی و فضای سبز کاشته میشود.
shalloon
شالون، نوعی بافت نرم و ابریشمی است که معمولاً برای لباسهای زنانه یا تزئینی استفاده میشود.
shalloons
شالوها، جمع شالون، به پارچههای نرم و ابریشمی اشاره دارد که در رنگها و طرحهای مختلف موجود است.
shallopy
شالپی، صفتی است که به طراحیهایی با ویژگیهای شالون یا بافت نرم و زیبا اشاره دارد.
shallowbrain
شالوبین، اصطلاحی برای توصیف زمانی است که فرد به نظر میرسد بیفکر یا سطحی است.