sicyos
سیکویوس، منطقه‌ای در یونان است که به خاطر زیبایی‌های طبیعی‌اش شناخته می‌شود.
sycite
سیکیته، نوعی ماده معدنی است که در ساخت و ساز مورد استفاده قرار می‌گیرد.
sickeningly
به طرز ناخوشایند و آزاردهنده، معمولاً در توصیف مزه یا بو به کار می‌رود.
sickerly
نشان‌دهنده حالتی بیمارگونه یا ضعیف، معمولاً با حس ناخوشی همراه است.
sickerness
سُرماخوردگی، حالتی است که در آن فرد احساس بی‌حالی و ناتوانی می‌کند و ممکن است با علائمی مانند تب و سرفه همراه باشد.
sicket
حالت کسالت و خستگی، معمولاً به علت بیماری یا فشار.
sickhearted
دل‌شکسته، به حالتی اطلاق می‌شود که به دلیل احساسات منفی و غم، فرد ناراحت و رنجیده‌خاطر است.
sickish
احساس ناخوشایند یا تهوع خفیف، معمولا نتیجه چیزی است که می‌خورید یا تجربه می‌کنید.
sickishly
به صورت ناخوشایند یا آزاردهنده، به ویژه در مورد احساسات یا رفتارها.
sickishness
حالت ناخوشایند و موقتی، مرتبط با احساس کسالت یا تهوع.
sickled
سخت و نازک شده به شکل هلال، به ویژه در مورد برگ‌ها و گیاهان.
sicklelike
شبیه به داس، مورد استفاده برای توصیف اشیائی که فرم خمیده و تیز دارند.
sickleman
شخصی که به داس تعلق دارد یا در داستان‌های افسانه‌ای و عامیانه مطرح می‌شود.
sicklemen
جمع کلمه مرد داس، به افراد اشاره دارد که در کشاورزی یا داستان‌های عامیانه داس می‌زنند.
sicklemia
بیماری که در آن گلبول‌های قرمز به شکل داس تغییر شکل می‌دهند.
sicklemic
وابسته به سیکلهمیا یا شرایط مشابه، مرتبط با تغییر شکل گلبول‌های قرمز.
sicklepod
سیکل پاد، گیاهی از خانواده باقلا است که غالباً به عنوان علف هرز شناخته می‌شود و می‌تواند در خاک‌های فقیر نیز رشد کند.
sickler
سیکلر به فردی اطلاق می‌شود که به بیماری سلول داسی مبتلا است و ممکن است عوارض متعددی را تجربه کند.
sicklerite
سیکلرایت، معدنی است که ممکن است در تحقیقات مرتبط با بیماری‌های خاص استفاده شود.
sickless
بدون بیماری، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد مبتلا به بیماری نیست.
sickleweed
سیکل ویید، نوعی گیاه است که در مکان‌های مختلفی رشد کرده و ممکن است در برخی موارد به عنوان علف هرز شناخته شود.
sicklewise
به طرز یا شکل داس، به ویژه در کشاورزی اشاره دارد به شیوه‌ای که در آن گیاهان برش داده می‌شوند.
sicklewort
سیلک‌وورت، گیاهی که معمولاً به عنوان دارو یا در طب سنتی استفاده می‌شود.
sicklied
بیمارگونه، به معنای تحت تأثیر قرار گرفتن به شکل منفی یا ناامید کننده.
sicklies
بیماران، افرادی که به نوعی در شرایط نامناسب هستند.
sicklying
بیمارگونه، توصیف حالتی که می‌تواند موقتی باشد.
sicklily
بیمارگونه، حالتی نزار یا ضعیف.
sickliness
بیماری یا حالت نزار بودن، نشانه‌ای از وضعیت سلامت ضعیف.
sickling
سیکلینگ به نوعی آسیب یا اختلال در رشد گیاهان اطلاق می‌شود که معمولاً به علت شرایط محیطی نامناسب مانند خشکسالی اتفاق می‌افتد.
sicknessproof
سیکنس پروف به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد یا موجودی به طور ایمن و بدون آسیب‌پذیری در برابر بیماری‌ها باشد.
sicle
داس یا سیکل ابزاری برای برداشت محصولات زراعی مانند گندم و جو است.
siclike
سیکلکی به معنای شبیه به شکل یا الگوهای خاص است.
sycoceric
سیسکوئریک به نوع خاصی از مواد معدنی اطلاق می‌شود که در شرایط خاص زمین‌شناسی شکل می‌گیرد.
sycock
سی‌کاک به نوعی دستگاه یا ابزار در مهندسی اطلاق می‌شود که برای اهداف خاصی طراحی شده است.
sycoma
سیکوما، گونه‌ای درخت است که میوه‌هایی شبیه به انجیر تولید می‌کند و عمدتاً در مناطق گرمسیر رشد می‌کند.
sycomancy
سیکومانسی، تکنیکی باستانی برای پیش‌بینی آینده با استفاده از میوه‌های انجیر است.
syconaria
سیکوناریا، گروهی از جانوران دریایی متعلق به رده‌ای خاص است که به آنالیدها وابسته‌اند.
syconarian
سیکوناریان، به موجودات دریایی اطلاق می‌شود که به گروهی خاص از جانوران تعلق دارند.
syconate
سیکونات، اصطلاح شیمیایی است که به ترکیبات خاصی اشاره دارد.
sycones
سیکون‌ها، موجودات دریایی هستند که ویژگی‌های خاصی برای انطباق با محیط دارند.