sinked
عبارت غیررسمی برای غرق شدن.
sinkerless
بدون استفاده از سنگینکننده، در این زمینه به طراحی یا تکنیکهایی اشاره دارد که در آنها از چیزی برای سنگین کردن استفاده نمیشود.
sinkfield
میدانی که ممکن است به دلیل طراحی خاص یا شرایط آب و هوایی، آب را جمعآوری یا تخلیه کند.
sinkhead
سر یا قسمت بالایی یک سیستم لولهکشی که بخشی از جریان آب است.
sinky
احساس غرق شدن یا در حال غرق بودن، به ویژه در مورد اشیا یا مکانهایی که به نظر میرسد در حال از دست دادن پشتیبانی هستند.
synkinesia
حرکت غیرارادی یک عضله یا گروهی از عضلات به هنگام حرکت عضله دیگر، معمولاً در نتیجه آسیب به سیستم عصبی.
synkinesis
حرکت غیرارادی یک یا چند عضله به طور همزمان با حرکت داوطلبانه یک عضله دیگر.
synkinetic
سینکینتیک به حرکاتی اطلاق میشود که بهطور همزمان و هماهنگ انجام میشوند.
sinkingly
غرق شدن یا در حالی که محو میشوید، به طرز غمگین یا ناراحتکننده ای بیان میشود.
sinkiuse
سینکیوز به طراحی خاصی اطلاق میشود که باعث تسهیل در استفاده از سینک میشود.
sinkless
بدون سینک بودن، به حالتی اطلاق میشود که به سینک نیازی نیست.
sinklike
شبیه سینک بودن، به حالتی اطلاق میشود که به سینک شباهت دارد.
sinkroom
اتاق سینک به مکانی اطلاق میشود که سینک در آن قرار دارد و معمولاً برای تمیز کردن یا آمادهسازی غذا استفاده میشود.
sinkstone
سنگی که در ساخت سینکها استفاده میشود و معمولاً از دوام خوبی برخوردار است.
synnema
سینما، در تحلیل ادبی به مجموعهای از عناصر مختلف داستان اشاره دارد که در کنار هم یک معنا یا موضوع را شکل میدهند.
synnemata
سینماتا، در علم قارچشناسی به ساختارهایی که گروههای قارچ را به هم متصل میکنند اشاره دارد.
sinnen
سنن، به مجموعهای از آداب و رسوم یا سنتهای فرهنگی در یک جامعه اشاره دارد.
sinneress
گناهکار بودن، در ادبیات به ویژگی شخصیتی اشاره دارد که فردی را به عنوان گناهکار یا نادرست در نظر میگیرد.
sinnership
گناهکار بودن، به وضعیت یا کیفیت فردی اطلاق میشود که در تصورات یا رفتارهایش به عنوان گناهکار شناخته میشود.
synneurosis
سیننوروزیس، اصطلاحی در علم پزشکی و روانشناسی برای توصیف نوعی اختلال عصبی مرتبط با گناه یا احساس گناه است.
synneusis
سینهسیس، در زیستشناسی به معنی همزیستی یا وقوع یک پدیده زیستی خاص است.
sinningia
سینینگیا، یک نوع گیاه گلدار از خانواده گیاهان سرخس میباشد.
sinningly
به صورت گناهکار؛ انجام رفتارهایی که نادرست یا اخلاقا غیرقابل قبول است.
sinningness
حالت یا کیفیت گناه کردن؛ رفتار نادرست و غیر اخلاقی.
sinnowed
دانه دانه کردن؛ فرایندی برای جداسازی دانهها از سایر مواد.
sinoauricular
گره سینوآریولار، استخوانی در قلب که فعالیت الکتریکی را تنظیم میکند.
synocha
سینوکا، نوعی بیماری التهابی است که به التهاب و گرما در سیستم عصبی اشاره دارد.
synochal
سینوچال به ویژگیهای خاصی از التهاب اشاره دارد که در علوم پزشکی کاربرد دارد.
synochoid
سینوچوئید به ساختارهای خاصی از بافت یا سلولها اشاره دارد که شباهت به سینوکا دارند.
synochous
سینوچوس به حالتی اشاره دارد که چندین علامت مرتبط با یک بیماری همزمان وجود دارد.
synochus
سینوچوس به یک نوع الگو یا وضعیت سلولی مرتبط با التهاب اشاره دارد.
synocreate
سینوکرئت به فرآیند تولید همزمان علائم یا مشخصات اشاره دارد.
synodalian
سینودالی به چیزی اشاره دارد که به سینود یا مجمع کلیسایی مربوط میشود.
synodalist
سینودالیست به فردی اشاره دارد که به اصول و سیاستهای سینود وابسته است.
synodally
به طور سینودالی به شیوهای اشاره دارد که در آن اعضای یک مجمع کلیسایی با هم همکاری میکنند.