sleekens
بهبود یا باریکتر شدن چیزی در طول زمان.
sleeky
سری یا تیز و براق، فضایی مدرن و شیک را ایجاد میکند.
sleekier
مقایسهای برای نشان دادن سطح بیشتر براق بودن یا شیک بودن.
sleekiest
مقایسهای برای نشان دادن براقترین و شیکترین سطح.
sleekly
به صورت براق و نرم، حرکتی که بسیار ظریف و شیک است.
sleekness
ویژگی که به شیک بودن یا براق بودن اشاره دارد.
sleepcoat
لباس راحتی برای خواب یا استراحت، معمولاً گرم.
sleepered
خوابیدن به طور موقت، معمولاً در موقعیتهای نامناسب یا در زمانهای غیرمنتظره.
sleepful
مملو از خواب و آرامش، فضایی که انسان را به سوی خواب سوق میدهد.
sleepfulness
حالت یا کیفیت خوابآلودگی، زمانی که فرد تمایل به خواب دارد.
sleepify
عمل ایجاد فضایی مناسب برای خواب، تلطیف کردن محیط به گونهای که خواب را تسهیل کند.
sleepily
به حالت خوابآلود و خسته، معمولاً در شرایطی که فرد نیاز به خواب دارد.
sleepingly
به شکلی که نشاندهنده خوابآلودگی و بیحوصلگی است، معمولاً در فعالیتهایی که نیاز به تمرکز دارند.
sleepings
خوابیدن، عملی که در آن فرد یا حیوان به حالت استراحت و خواب میرود.
sleepish
احساس خواب آلودگی یا خستگی، معمولاً در صبح یا پس از کار زیاد.
sleepland
زمینی که برای خوابیدن یا استراحت کردن مناسب باشد، معمولاً طبیعی و آرام.
sleeplessly
بدون خواب، حالتی که در آن فرد نمیتواند بخوابد.
sleeplike
شبیه به خواب، معمولاً در توصیف اشیاء یا حالات آرامش بخش.
sleepmarken
علامتهایی که به خاطر خواب روی پوست یا چیزهای دیگر باقی میماند.
sleepproof
ضد خواب، به معنای عدم ایجاد مزاحمت برای خواب شما.
sleepry
خوابآلود، حالتی که نشاندهنده نیاز به خواب است.
sleepwaker
خوابگرد، شخصی که در حالت خواب حرکت میکند در حالی که به خواب خود ادامه میدهد.
sleepwaking
خوابگردی، وضعیت حرکتی در خواب که ممکن است شامل فعالیتهای خطرناک شود.
sleepwalker
خوابگرد، کسی که در خواب راه میرود یا کارهای دیگر انجام میدهد.
sleepwalkers
خوابگردها، افرادی که در خواب راه میروند یا رفتارهایی از خود نشان میدهند.
sleepward
به سمت خواب یا خوابیدن، به وضعیتی اشاره دارد که فرد به سمت خواب پیش میرود.
sleepwort
نوعی گیاه دارویی که برای کمک به خواب و آرامش استفاده میشود.
sleer
صدای ناهنجار و غیرعادی که معمولاً از حیوانات یا اشیاء غیرمعمول ناشی میشود.
sleety
حالت جوی که در آن باران و برف به طور همزمان میبارد.
sleetier
درجهای بالاتر از بارانی و برفی بودن، که خطر بیشتری برای رانندگی ایجاد میکند.
sleetiest
بیشترین حالت بارانی و برفی، شدیدترین وضعیت که به خطر برای حمل و نقل اشاره دارد.
sleetiness
شرایطی که در آن باران برفی یا یخزده میبارد و میتواند سطح زمین را لغزنده کند.
sleetproof
موردی که به طور خاص برای مقاومت در برابر باران برفی طراحی شده است.
sleeveband
بند یا نوار اطراف آستین لباس که معمولاً به ثابت نگه داشتن آن کمک میکند.
sleeved
شماری از لباسها که در آنها آستین وجود دارد.
sleevefish
نوعی ماهی که معمولاً با شکل خاص و زیستگاههای خاص شناخته میشود.
sleeveful
مقدار کاغذ یا اطلاعات که در یک آستین میگنجد.
sleevelessness
بی آستینی به وضعیتی اشاره دارد که یک لباس یا پوشاک آستین ندارد.
sleevelet
آستین کوچک و کوتاهی که به لباس وصل میشود.
sleevelike
به حالتی اطلاق میشود که شبیه آستین باشد.