slipstep
یک قدم لغزنده یا غیرمحتاطانه که ممکن است به سقوط منجر شود.
slipstick
یک ابزار برای کمک به اندازه‌گیری و انجام محاسبات، که معمولاً در زمینه‌های طراحی و مهندسی استفاده می‌شود.
slipstring
رشته‌ای که در ابزارهای مختلف برای تنظیم و کنترل مورد استفاده قرار می‌گیرد.
slipt
لغزیدن و از دست دادن تعادل، به ویژه در شرایطی که سطح لغزنده باشد.
sliptopped
ظرف یا چیزی که بالای آن به گونه‌ای طراحی شده باشد که به راحتی باز و بسته شود.
slipwares
سفال‌های شیری، نوعی سفال است که معمولاً با لعابی خاص پوشیده می‌شود و به دلیل زیبایی و طرح‌های آن مورد توجه است.
slirt
زوزه، صدای خفیف و بلندی که به طور معمول در زمان لغزیدن یا سر خوردن ایجاد می‌شود.
slish
صدای ملایم و خاصی که از حرکت آب یا مایعات ناشی می‌شود.
slitch
صدای ناشی از لغزیدن یا حرکت در مایعات غلیظ مانند گل یا لجن.
slite
حرکت کوچک یا ظریف، به ویژه در مواقعی که نیاز به دقت باشد.
slithery
مار مانند و نرم، به گونه‌ای که به راحتی می‌لغزد و حرکت می‌کند.
slitheroo
سلیتحرکت یک نوع حرکت خزنده است که معمولاً به مارها و موجودات مشابه نسبت داده می‌شود.
slithy
حرکتی نرم و روان که معمولاً به اشیاء یا موجودات ناشناخته اشاره دارد.
sliting
عمل بریدن یا شکافتن چیزی، معمولاً به منظور ایجاد نوعی بافت یا شکل.
slitless
بدون هیچ نوع شکاف یا بریدگی، به ویژه در زمینه ساخت و ساز یا مواد.
slitlike
شبیه به شکاف، معمولاً در توصیف طراحی یا الگوهای بصری.
slitshell
نوعی پوسته سخت که به صورت شکاف‌دار است و به موجودات دریایی تعلق دارد.
slitter
ابزاری که برای بریدن ورقه‌های بزرگ به اندازه‌های کوچکتر استفاده می‌شود.
slitters
چندین ابزار که برای برش ورقه‌های بزرگ به اندازه‌های کوچکتر استفاده می‌شوند.
slitwing
نوعی طراحی بال در هواپیما که به افزایش کارایی کمک می‌کند.
slitwise
به روشی که در آن برش‌ها به صورت عمودی یا افقی انجام می‌شوند، اشاره دارد.
slitwork
عملیات یا فعالیت‌های مربوط به برش متمایز به ویژه در صنعت مد و پارچه.
slive
عمل برش دادن یا تقسیم چیزی به قطعات کوچکتر.
sliverer
اسلیورر به شخصی اطلاق می‌شود که اشیاء را به قطعات نازک یا رشته‌های باریک برش می‌دهد.
sliverers
اسلیوررها به چندین شخص یا ماشین اشاره دارد که اشیاء را به قطعات نازک برش می‌زنند.
slivery
اسلیوری به معنای نازک و درخشان یا باریک و لطیف است.
sliverlike
مشابه اسلیور، به چیزی اشاره دارد که باریک و بلند است.
sliverproof
ضد اسلیور به موادی اطلاق می‌شود که در برابر برش‌های نازک مقاوم‌اند.
sliving
اسلیوینگ به معنای روشی نوآورانه و خلاقانه در هنر است.
slivovic
سلیووویچ، نوعی براندی است که معمولاً از آلو تهیه می‌شود و در کشورهای بالکان رایج است.
slivovics
اسلیووویک نوعی مشروب الکلی است که معمولاً از آلو تهیه می‌شود و شباهت به سلیووویچ دارد.
sliwer
اسلیور، ابزاری است که برای ایجاد دقت در برش‌ها به کار می‌رود و معمولاً در کارهای چوبی استفاده می‌شود.
sloan
اسلون، نامی است که بیشتر در فرهنگ‌های خاص استفاده می‌شود و می‌تواند برای هر دو جنس مناسب باشد.
sloanea
اسلونیا، نوعی گیاه زینتی است که معمولاً برای زیبایی استفاده می‌شود و گل‌های جذابی دارد.
sloat
اسلات، نامی است که ممکن است به مکان‌های جغرافیایی یا نام‌های خانوادگی اطلاق شود.
slobberchops
شخصی که به شدت بزاق می‌ریزد و یا به طور غیرقابل کنترل از خود مایع بزاق خارج می‌کند.
slobberer
شخصی که بزاق زیادی می‌ریزد.
slobbery
حالت یا ویژگی چیزی که باعث بزاق‌ریزی می‌شود.
slobbiness
ویژگی یا حالت بی‌نظمی و عدم رعایت اصول مرتب بودن.
slock
صدای خاص که ناشی از برخورد یا افتادن چیزی به داخل آب یا مایع دیگر است.