subdeans
ساب‌دین‌ها به معنای چندین نفر از افرادی هستند که نقش ساب‌دین را در یک مؤسسه یا دانشگاه ایفا می‌کنند.
subdeb
زیر دبیوتانت، دختری که در مراسم دبیوتانت شرکت می‌کند، به ویژه در سنینی که به تازگی به سن قانونی می‌رسد و به اجتماع معرفی می‌شود.
subdebs
جمع زیر دبیوتانت، به گروهی از دختران جوان اشاره دارد که در مراسم دبیوتانت شرکت می‌کنند و به جامعه معرفی می‌شوند.
subdebutante
زیر دبیوتانت، دختری که به زودی در مراسم دبیوتانت شرکت خواهد کرد و تحت آموزش‌های خاصی قرار می‌گیرد.
subdebutantes
جمع زیر دبیوتانت، به گروهی از دخترانی اشاره دارد که به زودی در مراسم دبیوتانت معرفی خواهند شد.
subdecanal
زیر دکانیل، فردی است که به عنوان دستیار دکانیل در مؤسسه‌های آموزشی عمل می‌کند و در امور اداری و آموزشی کمک می‌کند.
subdecimal
زیر ده، عددی که کمتر از یک عدد کامل است و معمولاً به عنوان یک کسر ناشی از ده تعریف می‌شود.
subdecuple
ساب دکپل، به معنای ده برابر کمتر از یک عدد است.
subdeducible
ساب ددکیبل، به معنای قابل استنتاج از یک مفهوم بزرگتر یا کلی است.
subdefinition
ساب تعریف، به معنای تعریفی است که به تعاریف اصلی اضافات یا توضیحات می‌دهد.
subdefinitions
ساب تعاریف، به معنای تعاریف اضافی مرتبط با یک مفهوم یا اصطلاح است.
subdelegate
ساب دلیگیت، به معنای واگذاری وظایف به یک فرد دیگر توسط یک مقام بالاتر است.
subdelegated
ساب دلیگیت شده، به معنای واگذاری وظایف به یک فرد دیگر است که قبلاً به او واگذار شده بود.
subdelegating
فرآیند واگذاری وظایف یا مسئولیت‌ها به شخصی دیگر به طور غیرمستقیم.
subdelegation
عمل یا فرآیند واگذاری وظایف یا مسئولیت‌ها به افرادی دیگر.
subdeliliria
حالت یا ویژگی ذهنی که در آن فرد دچار توهمات یا تصورات خاص می‌شود.
subdeliria
حالت غیرطبیعی فکر و آگاهی که ممکن است شامل توهمات جزئی باشد.
subdelirium
وضعیتی در روان که بین هوشیاری کامل و توهم قرار دارد.
subdeliriums
حالت‌های مختلفی از زیر دلیریا که ممکن است تفاوت‌هایی در علائم داشته باشند.
subdeltaic
زیر دلتاای، مربوط به ناحیه‌ای که در زیر دلتا قرار دارد و معمولاً با رسوب‌گذاری و ویژگی‌های زمین‌شناسی مرتبط است.
subdeltoid
زیر دلتوئید، مربوط به ناحیه یا ساختار واقع در زیر عضله دلتوئید در شانه.
subdeltoidal
زیر دلتوئید، مربوط به فضای مربوط به زیر عضله دلتوئید که در آن ساختارهای مهمی وجود دارد.
subdemonstrate
به‌طور نامحسوس نشان دادن، به معنای ارائه یا توصیف چیزی به گونه‌ای است که به‌طور واضح قابل مشاهده نیست.
subdemonstrated
به‌طور نامحسوس نشان داده شده، به معنای این است که چیزی به گونه‌ای ارائه شده است که شواهد آن به راحتی قابل درک نیست.
subdemonstrating
در حال نشان دادن به‌طور نامحسوس، به معنای ارائه یا توضیح یک مفهوم به روشی است که به‌وضوح قابل مشاهده نیست.
subdemonstration
زیرنمایش، یک نمایش کمتر و کوچکتر از یک نمایش اصلی که به جزئیات یا بخش‌های فرعی متمرکز است.
subdendroid
زیراندروئید، مرتبط با ویژگی‌ها یا ساختارهای فرعی در اندام گیاهان.
subdendroidal
زیراندروئیدال، توصیف ویژگی‌ها و ساختارهای فرعی در زیست‌شناسی گیاهی.
subdenomination
زیرمذهب، شاخه‌ای کوچکتر از مذهب اصلی که به گروه خاصی از پیروان اختصاص دارد.
subdentate
زیر دندانه‌ای، توصیف ویژگی‌های دندانه‌دار در گیاهان که ملایم یا فرعی هستند.
subdentated
زیر دندانه‌دار، مرتبط با لبه یا ساختارهایی که دندانه‌های کمتری از ویژگی‌های اصلی دارند.
subdentation
سابدنتیشن، نوعی فرو رفتگی یا کاسه‌ای است که در زیر یک سطح ایجاد می‌شود.
subdented
سابدنتد، به ویژگی یا حالت اشیاء اشاره دارد که دارای فرو رفتگی‌های کوچک هستند.
subdenticulate
سابدنتیکولیت، به حالت یا فرمی اشاره دارد که دارای برآمدگی‌هایی شبیه دندان است.
subdenticulated
سابدنتیکولیت، به حالتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌هایی مشابه با برجستگی‌های کوچک دندانی دارد.
subdepartment
زیر گروه به بخشی از یک سازمان بزرگتر اشاره دارد که بر روی موضوع مشخصی تمرکز دارد.
subdepartmental
زیر گروهی به موارد یا فعالیت‌هایی اشاره دارد که مربوط به زیر گروه‌ها هستند.
subdepartments
زیرگروه‌ها، بخش‌های کوچکتر در درون یک سازمان یا نهاد بزرگتر که مسئولیت‌های خاصی دارند.
subdeposit
زیر سپرده، مبلغی که به طور اضافی به یک سپرده یا سرمایه‌گذاری اضافه می‌شود.
subdepository
زیر سپرده‌گذار، مرکزی که دارایی‌ها یا وجوه معین را برای مشتریان نگه می‌دارد.