subinflammatory
وضعیت یا پاسخ زیرالتهابی به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن التهاب شدید وجود ندارد اما نشانه‌های خفیفی از التهاب مشاهده می‌شود.
subinfluent
نفوذگر فرعی به فرد یا عاملی اشاره دارد که تأثیر کمتری نسبت به عوامل اصلی دارد اما هنوز هم می‌تواند نقش مهمی ایفا کند.
subinform
فرآیند یا عمل ارائه اطلاعات به گونه‌ای که به صورت غیرمستقیم یا اندک انجام شود.
subingression
ورود زیرین به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن مواد یا ذرات به طور نامحسوس وارد یک سیستم می‌شوند.
subinguinal
منطقه‌ای در بدن که در زیر کشاله ران قرار دارد و در معاینات پزشکی بررسی می‌شود.
subinitial
مراحل ابتدایی یا زیرین به مراحل اولیه فرآیندها یا پروژه‌ها اشاره دارد که تعیین‌کننده هستند.
subinoculate
زیر تلقیح، به معنای تلقیح مجدد یک موجود زنده به زیرتر یا لایه دیگری برای تکثیر و بررسی است.
subinoculation
زیر تلقیح، عمل inoculation دوباره و یا تلقیح یک موجود زنده به محیط جدید برای مطالعه آنها است.
subinsert
زیر درج، به معنای اضافه کردن مقادیر به یک ساختار یا دسته موجود است.
subinsertion
زیر درج، عمل اضافه کردن داده‌ها یا عناصر جدید به یک سیستم موجود است.
subinspectorship
زیر بازرسی، به معنای یک مقام یا نقش در کنترل و نظارت بر فعالیت‌ها است.
subintegumental
زیرپوستی، به معنای هر چیزی که در زیر پوست یا لایه خارجی یک موجود زنده قرار دارد.
subintegumentary
زیرپوستی، مربوط به لایه‌های زیر پوست است که شامل ساختارهایی مانند غدد و عروق خونی می‌باشد.
subintellection
زیرشناخت، فرآیندهای ذهنی که در سطحی زیرآگاهانه انجام می‌شود.
subintelligential
زیرهوشیاری، جنبه‌هایی از تفکر که خارج از آگاهی کامل قرار دارند.
subintelligitur
زیرهوش، چیزی که به صورت ضمنی در یک متن یا گفتار بیان می‌شود.
subintent
زیرهدف، هدفی که در سطحی نهفته یا غیرمستقیم وجود دارد.
subintention
زیرهدف، نیتی که در پس یک عمل یا گفتار نهفته است.
subintentional
غیر عمدی، به معنای چیزی است که به صورت ناخودآگاه یا بدون آگاهی انجام می‌شود.
subintentionally
به طور غیر عمدی، چیزی که به صورت ناخودآگاه انجام می‌شود.
subintercessor
میانجی‌گر فرعی، شخصی که برای دیگران دعا می‌کند یا درخواستی را به خدا می‌برد.
subinternal
داخلی فرعی، به قسمت‌هایی از یک سیستم یا سازمان اشاره دارد که برای عملکرد کلی مهم هستند.
subinternally
به طور داخلی فرعی، به معنای انجام کارها در داخل یک سازمان به طور غیر رسمی یا مستقل.
subinterval
زیرinterval، به قسمت‌های زمانی کوچکتر از یک کل اشاره می‌کند که برای تحلیل یا اندازه‌گیری استفاده می‌شود.
subintervals
زیرintervalها، بخش‌های کوچکتری از مجموعی هستند که به‌منظور تجزیه و تحلیل یا اندازه‌گیری دقیق‌تر استفاده می‌شوند.
subintestinal
زیرروده‌ای، به بخش‌هایی از سیستم گوارش گفته می‌شود که بعد از روده کوچک قرار دارند و در جذب مواد مغذی نقش دارند.
subintimal
زیرintimal به لایه‌ای در عروق اشاره دارد که زیر لایه داخلی عروقی قرار دارد و در بیماری‌های قلبی تأثیر دارد.
subintrant
زیرintrant به مواردی اشاره دارد که به فرایندهای خاص مربوط می‌شود و در آن‌ها استثنائاتی مجاز است.
subintroduce
زیرمعرفی به معنای معرفی جزئی یا مرحله‌ای موضوعات جدید است.
subintroduced
زیرمعرفی شده به اقدام معرفی موارد جدید به‌صورت جزئی یا نامحسوس اشاره دارد.
subintroducing
زیرمعرفی، معرفی یک موضوع یا ایده به شکلی جزئی و غیرمستقیم که به زمینه‌سازی برای بحث اصلی کمک می‌کند.
subintroduction
زیرمعرفی، بخشی از یک ارائه که مقدمه‌ای کمتر توسعه یافته و جزئی را برای موضوع اصلی فراهم می‌آورد.
subintroductive
زیرمعرفتی، اشاره یا بیان سطح زیرین برای روشن کردن و تبیین موضوع اصلی.
subintroductory
زیرمعرفتی، اشاره به ابتدایی‌ترین توضیحات که مفهوم یا موضوعی را قبل از توسعه بیشتر بیان می‌کند.
subinvolute
زیرپیچیده، به ساختار یا شکلی اشاره دارد که در آن لایه‌های پیچیده یا جزئی وجود دارد.
subinvoluted
زیرپیچیده، توصیف یک متن یا توضیح که به طور غیرمستقیم و با لایه‌های اضافی بیان شده است.
subinvolution
سب اینولوشن به معنی کاهش اندازه و برقراری حالت طبیعی (در رحم) پس از زایمان است.
subiodide
سوب یودید به ترکیباتی اطلاق می‌شود که شامل عنصر ید و یک عنصر دیگر هستند.
subirrigate
ساب آبیاری به روش آبیاری زیر سطح خاک اشاره دارد که به گیاهان اجازه می‌دهد آب را از آن جذب کنند.
subirrigated
باغ یا زمین کشاورزی که با روش ساب آبیاری تأمین آب می‌شود.