subtread
قسمتی از لاستیک که در تماس با سطح زمین قرار دارد و وظیفه چسبندگی و کنترل را دارد.
subtreasurer
شخصی که مسئولیت مالی در یک سازمان را بر عهده دارد، معمولاً زیر نظر خزانه‌دار اصلی کار می‌کند.
subtreasurership
مقام یا مسئولیتی که در آن شخص به عنوان معاون خزانه‌دار عمل می‌کند و وظایف مالی را بر عهده دارد.
subtreasury
یک واحد مالی که زیر نظر خزانه‌داری کل قرار دارد و مسئولیت نظارت بر امور مالی محلی را بر عهده دارد.
subtreasuries
واحدهای مالی متعدد که زیر نظر خزانه‌داری کل فعالیت می‌کنند و مسئولیت نظارت بر امور مالی در سطح محلی دارند.
subtree
زیر درخت، بخشی از یک درخت بزرگ‌تر است که خود دارای ویژگی‌های درختی می‌باشد.
subtrees
زیر درخت‌ها، مجموعه‌ای از درختان کوچکتر که زیر شاخه‌های اصلی قرار دارند.
subtrench
زیر خندق، یک خندق کوچکتر است که به منظور دفاع یا حفاظت ایجاد می‌شود.
subtriangular
زیر مثلثی، به اشکالی اطلاق می‌شود که شبیه به مثلث هستند ولی ابعاد کوچکتر دارند.
subtriangularity
زیر مثلثی بودن، ویژگی‌ای است که به اشکالی اطلاق می‌شود که شباهت به مثلث دارند.
subtriangulate
زیر مثلثی کردن، فرایند تقسیم یک شکل بزرگ به مثلث‌های کوچکتر است.
subtribal
زیرقبیله‌ای به چهره‌ها و هویت‌های متنوع درون قبیله‌ها اشاره دارد که ممکن است ابتدایی یا سنتی باشند.
subtribe
زیرقبیله به گروهی از افراد متعلق به یک قبیله بزرگتر که ویژگی‌ها و هویت خاص خود را دارند، اطلاق می‌شود.
subtribes
زیرقبیله‌ها به گروه‌های کوچک‌تری درون یک قبیله بزرگتر اطلاق می‌شود که ممکن است تمایزات زبانی و فرهنگی داشته باشند.
subtribual
موارد مربوط به حقوق و هویت‌های زیرقبیله‌ای که معمولاً در زمینه‌های اجتماعی و قانونی مطرح می‌شود.
subtrifid
به حالتی در گیاهان اشاره دارد که برگ‌ها به شکل زیر سه شکاف دارند.
subtrigonal
به شکل‌های هندسی با سه زوایه اشاره دارد که ویژگی خاصی دارند.
subtrihedral
زیرسه‌وجهی، نوعی شکل هندسی که از سه سطح تشکیل شده و در آن زوایا به سه وجه تقسیم می‌شود.
subtriplicate
زیرسه‌گانه، به معنای سه نسخه از یک سند یا فایل که به طور همزمان تهیه شده‌اند.
subtriplicated
زیرسه‌گانه، به معنای تهیه شده در سه نسخه.
subtriplication
زیرسه‌گانه کردن، به معنای تهیه سه نسخه از یک داده یا سند.
subtriquetrous
زیرسه‌گانه، اشاره به اشکالی با سه بعد و ویژگی‌های خاص هندسی.
subtrist
زیرتراست، به معنای شخصی که در زمینه‌ای خاص دیدگاه‌های خاص و متفاوتی دارد.
subtrochanteric
منطقه‌ای در استخوان ران که زیر تروکانتر بزرگ قرار دارد و معمولاً در جراحی‌ها و آسیب‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.
subtrochlear
فضای زیر تنه تروخلا که در آناتومی زانو جای دارد و ممکن است در معاینه‌های پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
subtrochleariform
صفتی که به اشکالی در استخوان‌ها اشاره دارد که ویژگی‌های ساب‌تروخلار و تروخلار را ترکیب می‌کند.
subtropic
مناطق با آب و هوای نزدیک به مناطق گرمسیری ولی با ویژگی‌های متفاوت تر و فصلی‌تر.
subtrousers
نوعی شلوار که به‌عنوان پوشش زیرین در زیر شلوارهای دیگر استفاده می‌شود.
subtrude
به معنای فشار دادن یا وارد کردن چیزی به زیر یک شیء دیگر.
subtruncate
زیرکوتاه کردن، به معنای کاهش اندازه یا طول چیزی به طور خاص.
subtruncated
زیرکوتاه شده، به معنای کاهش اندازه یا طول به طور خاص.
subtruncation
زیرکوتاهی، فاعل یا انجام عمل زیرکوتاه کردن.
subtrunk
ساقه زیرین، بخشی از درخت که به ساقه اصلی متصل است.
subtuberant
زیر برآمده، به معنای دارای برآمدگی‌های کوچک.
subtubiform
زیر لوله‌ای، به معنای شبیه به لوله اما ناقص.
subtunic
سبتونی، نوعی لباس زیرین است که معمولاً زیر تونی یا لباس‌های مشابه پوشیده می‌شود.
subtunics
جمع سبتونی، یعنی لباس‌های زیرین که معمولاً زیر تونی پوشیده می‌شوند.
subtunnel
زیر تونل، تونلی است که به طور خاص برای کاربردهای ویژه یا جانبی ایجاد شده است.
subturbary
زیر شهری، به ناحیه‌ای اشاره می‌کند که دارای ویژگی‌های طبیعی و گیاهان متنوع است.
subturriculate
زیر توریکولاته، به ساختارهایی اطلاق می‌شود که به صورت پیچیده و دایره‌ای شکل تنظیم شده‌اند.