subtilities
زیرکی‌ها، جزئیات یا تمایزات ظریف در موضوعات مختلف.
subtilization
زیرکی، فرآیند ایجاد تمایزات ظریف در مفاهیم یا هنر.
subtilizer
زیرک، فردی که به زیرکی و تمایزات ظریف در آثار خود می‌پردازد.
subtill
زیرک، باهوش و قادر به درک و بیان موارد ظریف.
subtillage
پرداختن به زیر خاک، به ویژه در کشاورزی برای بهبود ساختار و کیفیت خاک.
subtilly
با نازکی و ظرافت به بیان مسائلی اشاره دارد.
subtilty
ظرافت، نازکی، به ویژه در نظر یا عمل.
subtilties
جزئیات و نکات ظریف در یک موضوع خاص.
subtympanitic
توصیف وضعیتی پزشکی که مرتبط با زیر پرده صماخ است.
subtypical
زیرمتداول به رفتار یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که معمولاً در یک گروه خاص یا وضعیت خاص دیده نمی‌شود.
subtitular
زیرعنوان به عنوان متنی اشاره دارد که در زیر تصویر یا نمایش نوشته می‌شود تا به فهم مطلب کمک کند.
subtlely
به معنی حالت یا روش زیرکانه و دقیق است که ممکن است به سادگی قابل درک نباشد.
subtleness
زیرکی به معنای حالت یا کیفیتی است که کم‌وبیش نامحسوس است و به راحتی قابل درک نمی‌شود.
subtlist
زیرلیست به لیستی اشاره دارد که شامل موارد خاص‌تری از یک لیست اصلی است.
subtone
زیرصدا به لحن یا تن دیگری که به صورت غیرمستقیم منتقل می‌شود، اشاره دارد.
subtones
زیرصداها، صداهای با شدت کم که زیر صوت اصلی قرار می‌گیرند و به توسعه و عمق صداها کمک می‌کنند.
subtopic
زیرموضوع، یک موضوع فرعی که زیرموضوع اصلی قرار دارد و به تفصیل بیشتر در یک زمینه خاص می‌پردازد.
subtopics
زیرموضوع‌ها، تعدادی موضوع فرعی که به طور جمعی تحت یک موضوع اصلی مورد بررسی قرار می‌گیرند.
subtorrid
زیرحرارتی، شرایط جوی بسیار گرم و مرطوب که معمولاً سخت و طاقت‌فرسا است.
subtotally
به طور جزئی، به معنای نیمه یا قسمتی از یک کل.
subtotem
زیرتُنم، نمادی کوچک‌تر یا فرعی که به یک مفهوم یا داستان مربوط می‌شود.
subtotemic
زیرتوتیما، به نشانه‌ها و نمادهایی اشاره دارد که در زیر سطح توتمی قرار دارند و ممکن است به صورت پنهانی معانی و ارتباطات مختلفی را منتقل کنند.
subtower
زیر برج، به ساختار کوچکی اشاره دارد که به یک برج اصلی متصل است و معمولاً برای پشتیبانی طراحی شده است.
subtracter
کاهنده، به عمل یا ابزار کاهش یک مقدار از مقدار دیگر اشاره دارد.
subtractive
کاهشی، به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن با کاهش یا حذف ماده یا نور، به نتیجه‌ای می‌رسیم.
subtractor
کاهنده، به ابزاری اشاره دارد که برای کم کردن مقادیر در عملیات ریاضی بکار می‌رود.
subtractors
کاهنده‌ها، به ابزارهای کم کننده‌ای اشاره دارند که در برنامه‌نویسی و ریاضیات به کار می‌روند.
subtray
زیر سینی، سینی کوچکی که در زیر سینی بزرگ‌تر قرار می‌گیرد و برای دسته‌بندی یا نگهداری اشیاء استفاده می‌شود.
subtranslucence
حالت و خاصیت نوری که در آن اشیاء به طور جزئی نور را عبور می‌دهند.
subtranslucency
خاصیت نوری که در آن اشیاء به طور جزئی نور را عبور می‌دهند.
subtranslucent
ماده‌ای که دارای خاصیت شفافیت جزئی است و به مقداری نور اجازه عبور می‌دهد.
subtransparent
ماده‌ای که تقریباً شفاف است و مقدار کمی از نور را عبور می‌دهد.
subtransparently
به معنای عبور نور به طور جزئی و شفاف بدون وضوح کامل.
subtransparentness
شفافیت زیرین، حالتی از شفافیت که در آن ماده مقداری نور را عبور می‌دهد ولی به طور کامل شفاف نیست.
subtransversal
زیرین عرضی، به خطی گفته می‌شود که به صورت مکمل با دیگر خطوط عمل می‌کند و زوایای خاصی را ایجاد می‌نماید.
subtransversally
به روشی اشاره دارد که در آن دو یا چند خط یا مسیر به صورت غیرمستقیم و در زاویه‌های خاص تقاطع دارند.
subtransverse
به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به طور غیرمستقیم و در زوایای خاص، با دیگر دلایل یا اشیاء مرتبط است.
subtransversely
به روشی اشاره دارد که اجزا یا خصوصیات در زوایای خاص با یکدیگر مرتبط هستند و از ناهماهنگی دوری می‌کنند.
subtrapezoid
شکل هندسی که دارای دو پایه موازی و دو سمت غیرموازی است و به صورت جزئی تغییر یافته است.
subtrapezoidal
شکل هندسی که دو سطح موازی در آن وجود دارد و دو طرف دیگر آن غیر موازی هستند.