subassembler
زیرمجمعه‌کار، فردی که در فرایند مونتاژ اجزای کوچکتر فعالیت می‌کند.
subassociation
زیرارتباط، ارتباط فرعی که زیر نظر یک سازمان دیگر عمل می‌کند.
subassociational
زیرارتباطی، مربوط به شبکه‌ها یا روابط فرعی در یک سازمان.
subassociations
زیرارتباط‌ها، ارتباطات یا گروه‌های فرعی که به یک سازمان اصلی متصل هستند.
subassociative
زیرارتباطی، مربوط به رویکردهایی که به ارتباط و همکاری بین گروه‌ها کمک می‌کند.
subassociatively
به شیوه‌ای که در آن روابط بین دو یا چند عنصر به صورت زیرمجموعه‌ای درک و تجزیه و تحلیل شود.
subastragalar
به بخشی از آناتومی پا اشاره دارد که زیر استخوان مچ پا قرار دارد.
subastragaloid
به ناحیه ای از پا اشاره دارد که زیر استخوان مچ پا قرار دارد.
subastral
به مفاهیم و ابعاد زیر سطحی یا کم عمق در زمینه ستاره‌شناسی اشاره دارد.
subastringent
به طعم یا خاصیتی اشاره دارد که کمتر از حالت عادی قابض است و احساس خشکی کمتری ایجاد می‌کند.
subatmospheric
به شرایط یا فشارهایی اشاره دارد که در زیر فشار اتمسفری طبیعی قرار دارند.
subatom
زیراتم، جزء کوچکتری از اتم که نمی‌توان آن را به اجزای بیشتری تقسیم کرد.
subatoms
زیراتم‌ها، اجزای کوچکتر از اتم که می‌توانند در ترکیب‌های مختلف به هم پیوند بزنند.
subattenuate
زیرکاهش دادن، کم کردن شدت یا مقدار چیزی.
subattenuated
زیرکاهش یافته، حالتی که شدت یا مقدار چیزی کاهش یافته است.
subattenuation
زیرکاهش، فرآیند کاهش شدت یا مقدار چیزی.
subattorney
وکیل فرعی، مساعد اصلی وکیل در امور قانونی.
subattorneys
زیر وکیل، وکیلی که توسط وکیل اصلی برای انجام کارهای قانونی منصوب می‌شود.
subattorneyship
وضعیت یا نقش یک زیر وکیل در انجام وظایف قانونی.
subaud
بررسی غیر علنی، که در آن جزئیات در دسترس عموم قرار نمی‌گیرد.
subaudibility
قابلیت شنیده شدن صدا که به آرامی و به سمتی خاص ارسال می‌شود.
subaudible
صدای که به آسانی شنیده نمی‌شود و به طور معمول نیاز به تمرکز بیشتری دارد تا درک شود.
subaudibleness
مقدار یا درجه‌ای از صدای که به راحتی شنیده نمی‌شود.
subaudibly
زیرگوشی، به معنی به طور نا واضح و بسیار کم حجم به طوری که فقط بعضی افراد قادر به شنیدن آن باشند.
subauditionist
زیرگوشی‌خوان، فردی که به هنر تفسیر و درک کلمات و معانی پنهان می‌پردازد.
subauditor
مفتش زیرین، فردی که به طور مکمل به بررسی و حسابرسی اسناد و سوابق می‌پردازد.
subauditur
زیرگوش شنیدنی، به تعبیری درک ضمنی و توجه به معانی پنهانی اشاره دارد.
subaural
زیرگوشی، به نوعی طراحی اشاره دارد که برای گوش راحت‌تر است و غالباً برای بهبود کیفیت صدا استفاده می‌شود.
subaurally
زیرگوشی، به معنای شنیدن یا تنظیم صدا به شکلی که بر وضوح و کیفیت تأثیر بگذارد.
subauricular
واژه ساباوریکولار به ناحیه‌ای از بدن در نزدیکی گوش اشاره دارد.
subauriculate
ساباوریکولار به ساختارهایی اطلاق می‌شود که به طور خاص به شکل و موقعیت زیر گوش مرتبط هستند.
subautomatic
ساب اتوماتیک به سیستمی اطلاق می‌شود که به طور جزئی خودکار عمل می‌کند.
subautomatically
به‌صورت ساب اتوماتیک به عملیاتی اشاره دارد که به طرز جزئی خودکار انجام می‌شود.
subaverage
زیر میانگین به وضعیتی اطلاق می‌شود که از سطح متوسط پایین‌تر است.
subaveragely
به‌طور زیر میانگین به عملکردی اشاره دارد که از سطح متوسط پایین‌تر است.
subaxial
زیرمحوری، به بخش‌های زیر محور اصلی یک ساختار اطلاق می‌شود، غالباً در زمینه آناتومی و پزشکی استفاده می‌شود.
subaxially
به‌صورت زیرمحوری، اشاره به روشی یا حالتی دارد که بر اساس نواحی زیر محور اصلی قرار می‌گیرد.
subaxile
زیرمحوری، به ساختار یا قدرت‌های زیر محور مربوط می‌شود که بر روی ثبات تاثیر می‌گذارد.
subaxillar
زیرمحوری، به ناحیه‌ای در زیر محور اصلی اشاره دارد که ممکن است تحت تأثیر مشکلات پزشکی قرار گیرد.
subaxillary
زیرمحوری، به غدد یا نواحی در زیر محور اصلی همچون غدد لنفاوی اشاره دارد.