supernormality
نرمالی فوق‌العاده، حالتی که از حالت عادی فراتر می‌رود و باعث بروز مسائل خاص می‌شود.
supernormally
به معنای چیزی است که به طرز غیرعادی و بسیار بیشتر از حالت عادی انجام می‌شود.
supernormalness
حالت یا ویژگی چیزی که از نظر طبیعی یا عادی، فوق العاده است.
supernotable
به معنای چیز یا شخصی که به شدت قابل توجه و بارز است.
supernotableness
کیفیت یا ویژگی به شدت قابل توجه بودن.
supernotably
به معنای به طرز قابل توجه و برجسته.
supernuity
نوع خاصی از بازنشستگی که مزایای اضافی و غیرمعمول را ارائه می‌دهد.
supernumeral
عدد یا مقدار اضافی یا فراتر از حد معمول.
supernumerariness
حالت یا شرایط داشتن چیزهای اضافی و غیر ضروری.
supernumeraryship
وضعیت یا نقش شخصی که اضافی در یک گروه یا سازمان است.
supernumerous
بیش از حد معمول و اضافی، به ویژه در تعداد.
supernumerously
به طرز اضافی و بیش از حد، به ویژه در حالت حضور یا تعداد.
supernumerousness
حالت یا کیفیت داشتن چیزهای اضافی و غیر ضروری.
supernutrition
غذای فوق‌العاده شامل هر نوع غذایی است که برای بهبود سلامت و بهبود عملکرد بدن مفید است.
superoanterior
فوق پیشانی به ناحیه‌ای در بدن گفته می‌شود که بالای جلو یک ساختار قرار دارد.
superobedience
اطاعت فوق‌العاده به سطحی از اطاعت گفته می‌شود که در آن فرد یا حیوان به دستورها به طور کامل عمل می‌کند.
superobedient
به فرد یا حیوانی اطلاق می‌شود که به شدت به دستورات دیگران اطاعت می‌کند.
superobediently
به معنای انجام دستورات به طور فوق‌العاده مطیعانه است.
superobese
به شرایطی اطلاق می‌شود که فرد یا حیوان به شدت چاق است و معمولاً با مشکل‌های سلامتی نیز همراه است.
superobject
سوپرشیء، یک شیء پیشرفته در برنامه‌نویسی است که می‌تواند شامل چندین شیء دیگر باشد.
superobjection
اعتراض شدید به یک پیشنهاد یا ایده.
superobjectionable
چیزی که به شدت مورد اعتراض قرار گیرد.
superobjectionably
به گونه‌ای که شدیداً مورد اعتراض واقع شود.
superobligation
مسئولیتی که به شدت احساس شود.
superobstinate
به شدت سرسخت و لجباز.
superobstinately
به معنای به شدت و با قاطعیت از خود مقاومت کردن یا پیروی کردن از یک نظر.
superobstinateness
حالت یا ویژگی بسیار سرسخت بودن و عدم تسلیم.
superoccipital
استخوانی در ناحیه خلفی جمجمه که به استخوان‌های دیگر متصل می‌شود.
superoctave
در موسیقی، فاصله‌ای که دو برابر فاصله اکتاو است.
superocular
مربوط به ساختارها یا عملکردهای مرتبط با چشم.
superocularly
به شیوه‌ای که مرتبط با بینایی یا چشمی باشد.
superodorsal
سوپرادورسال، مربوط به ناحیهٔ بالایی یا مربوط به قسمت بالای پشتی؛ در زمینه‌های زیست‌شناسی و آناتومی استفاده می‌شود.
superoexternal
سوپرواکسترنال، مربوط به سطح بیرونی یا بیرونی‌ترین لایهٔ چیزی؛ معمولاً در زمینه‌های علمی استفاده می‌شود.
superoffensive
سوپرآزاردهنده، به شدت توهین‌آمیز یا به شدت آزاردهنده؛ معمولاً برای توصیف چیزهای بسیار ناپسند استفاده می‌شود.
superoffensively
به شیوه‌ای بسیار توهین‌آمیز یا آزاردهنده؛ معمولاً برای توصیف رفتار یا سخنان ناپسند مورد استفاده قرار می‌گیرد.
superoffensiveness
آزاردهندگی فوق‌العاده، به شدت آزاردهنده یا توهین‌آمیز بودن؛ معمولاً برای توصیف وضعیت یا احساسی نامطلوب استفاده می‌شود.
superofficious
سوپراداری، به معنای بسیار به خود جذب کردن یا در کار خود بیش از حد مداخله‌جویانه؛ به طور معمول به توصیف رفتارهایی اطلاق می‌شود که بی‌جا و مداخله‌گرانه است.
superofficiously
به طرز بیش از حد مداخله‌گرانه عمل کردن، نشان دادن خود به‌عنوان صاحب نظر در مسائلی که لازم نیست.
superofficiousness
حالت یا ویژگی مداخله‌گری بیش از حد در امور دیگران.
superofrontal
در رابطه با ناحیه جبهه یا پیشانی، به ویژه در زمینه‌های پزشکی.