supraspinal
فوق‌ستونی، به نواحی مربوط به قسمت‌های بالای ناحیه نخاع اشاره دارد.
supraspinate
فوق‌خارپشت، به عضلات یا نواحی که در قسمت فوقانی استخوان‌های شانه قرار دارند اشاره دارد.
supraspinatus
فوق‌خارپشت، به عضله‌ای در کاف چرخان شانه اشاره دارد که برای حرکات آن ضروری است.
supraspinous
لیگامان سوپر اسپیندوس، یک نوار بافتی است که در پشت ستون فقرات قرار دارد و به پایداری آن کمک می‌کند.
suprasquamosal
منطقه‌ای در گوش که شامل ساختارهایی است که در بالای استخوان اسکواموس قرار دارد.
suprastandard
بالاتر از استاندارد، به کیفیتی اشاره دارد که از معیارهای معمول فراتر رفته است.
suprastapedial
مرتبط با ساختارهای آناتومیکی بالای استاپدیوم در گوش.
suprastate
حالت یا موقعیت بالاتر از حالت عادی، معمولاً به دلیلی خاص.
suprasternal
ناحیه‌ای در بالای استخوان سینه که در آن چندین ساختار مهم قرار دارد.
suprastigmal
واژه سوپر استیگمال به ناحیه‌ای اشاره دارد که بالای یک بخش مشخص (استیگما) قرار دارد و در زمینه‌های پزشکی و آناتومی کاربرد دارد.
suprasubtle
واژه سوپر سابتل به ویژگی‌های بسیار ظریف و نازک اشاره دارد که ممکن است به راحتی قابل مشاهده نباشند.
supratemporal
واژه سوپر تمپوریال به ناحیه‌ای اشاره دارد که در بالای یک منطقهٔ مشخص از زمان قرار دارد.
supraterraneous
واژه سوپرتره‌نینوس به موجودات یا چیزهایی اشاره دارد که در بالای زمین قرار دارند.
supraterrestrial
واژه سوپرتره‌ستریال به پدیده‌ها یا موجوداتی اشاره دارد که خارج از زمین وجود دارند.
suprathoracic
واژه سوپر تورتاسی به ناحیه‌ای بالای قفسه سینه اشاره دارد که در زمینه‌های پزشکی استفاده می‌شود.
supratympanic
ناحیه‌ای که بالای پرده گوش (تیمپان) قرار دارد.
supratonsillar
فضایی که بالای لوزه‌ها قرار دارد و در برخی جراحی‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد.
supratrochlear
ناحیه‌ای که بالای شیار مفصلی در آرنج قرار دارد.
supratropical
مناطق جغرافیایی در ارتفاعات بالا که عموماً در مناطق گرمسیری هستند.
supravaginal
قسمتی از گردن رحم که بالای واژن قرار دارد و در برخی جراحی‌ها بررسی می‌شود.
supraventricular
مشکلات قلبی که به ناحیه بالای بطن‌های قلب مربوط می‌شوند.
supraversion
بروزرسانی یا ارتقاء مهم و اساسی که تغییرات قابل توجهی در ویژگی‌های یک نرم‌افزار یا سیستم ایجاد می‌کند.
supravise
نظارت دقیق بر یک فرآیند یا فعالیت به منظور اطمینان از کیفیت و موفقیت آن.
supravital
بسیار حیاتی و اساسی، به خصوص در مورد اعضای بدن یا عوامل مؤثر در بقا.
supravitally
به‌طور حیاتی و اساسی، به ویژه در زمینه فرایندهای بهبودی و سلامت.
supraworld
جهانی فراتر از آنچه که ما می‌شناسیم، معمولاً به مفاهیم فراواقعی یا ابعاد جایگزین اشاره دارد.
supremacies
برتری یا سلطه‌ای که یک گروه، ملت یا مکتب فکری نسبت به دیگران دارد.
suprematist
سپرماتیسم، یک جنبش هنری است که به شکل‌ها و رنگ‌های بنیادی توجه می‌کند و از اشکال مجرد و هندسی برای ایجاد آثار خود استفاده می‌کند.
supremeness
عظمت به معنای عالی بودن یا برتر بودن در یک زمینه خاص است.
supremer
برتر، به معنای بالاترین سطح کیفیت یا قدرت در مقایسه با دیگران است.
supremest
برترین، به معنای اوج یا بالاترین کیفیت ممکن است.
supremity
عظمت، به مفهوم برتری یا مقام عالی در یک زمینه خاص است.
supremities
عظمت‌ها، به معنای موقعیت‌ها یا کیفیت‌های برتر در زمینه‌های مختلف است.
suprerogative
اختیار ویژه یا امتیازی که به شخصی داده شده است تا در یک وضعیت خاص تصمیم بگیرد.
supressed
مفهوم یا احساسی که به طور عمدی پنهان یا نادیده گرفته شده است.
suprising
موارد یا اتفاقاتی که غیرمنتظره و شگفت‌انگیز هستند.
suption
عمل یا فرآیند به دست آوردن یا جذب چیزی.
supulchre
محل دفن، از جمله مقبره‌ها یا گورهای تاریخی.
supvr
شخصی که بر کار دیگران نظارت دارد.
suraddition
افزایش یا اضافه کردن به چیزی، به ویژه در زمینه‌های محاسبات یا موسیقی.