teamless
بی‌تیم، وضعیتی که فردی در آن تیم یا گروهی ندارد.
teamman
تیم‌دار، شخصی که در یک گروه یا تیم مسئولیت دارد.
teamsman
تیم‌دار، فردی که بخشی از یک تیم است و در آن فعالیت می‌کند.
teamwise
به‌صورت تیمی، به نوعی که در آن همکاری و مشارکت گروهی وجود دارد.
teamworks
کار تیمی به فعالیت‌ها و همکاری‌های گروهی که در جهت رسیدن به یک هدف مشترک انجام می‌شوند، اشاره دارد.
tean
چای معمولاً نوشیدنی داغی است که از برگ‌های خشک شده گیاه چای تهیه می‌شود.
teanal
فرآیند و شیوه‌هایی که در تهیه و دم‌کردن چای به کار می‌رود.
teap
چای به سبک و روش خاصی از دم‌کردن اشاره دارد که ممکن است بازتاب‌دهنده سلیقه فردی باشد.
teapotful
مقدار چای که در یک قوری می‌تواند جا بگیرد.
teapottykin
نوعی قوری کوچک یا خاص که ممکن است در هنر و طراحی منحصر به فرد باشد.
tearable
جداشدنی به معنی قابلیت پاره شدن، معمولاً به موارد نازک یا ضعیف اطلاق می‌شود که در صورت فشار یا کشش، به آسانی از هم جدا می‌شوند.
tearableness
جداشدنی بودن، ویژگی‌ای که به سهولت پاره شدن یا آسیب دیدن اشاره دارد.
tearably
به طرز بسیار بد از نظر احساسی یا رفتاری، یا به طور منفی و ناخوشایند.
tearage
جداسازی به میزان پاره شدن یا آسیب دیدن یک ماده اشاره دارد.
tearcat
گربه اشکی، موجودی خیالی که معمولاً در قصه‌های کودکانه به تصویر کشیده می‌شود.
tearer
پاره‌کننده به شخص یا چیزی اشاره دارد که چیزی را جدا یا پاره می‌کند.
tearers
افرادی که اشیاء را پاره می‌کنند، معمولاً در زمینه‌های هنری یا تعمیر و ترمیم.
tearfulness
حالت یا ویژگی داشتن اشک و گریه، معمولاً به خاطر احساسات قوی.
teargasses
گازهایی که به طور عمدی برای تحریک اشک و سوزش چشم به کار می‌روند، معمولاً در کنترل شورش‌ها.
tearily
به شکلی که اشک وجود داشته باشد، معمولاً در زمینه‌ای از شدت احساس.
teariness
حالت یا ویژگی اشک‌آلود بودن، معمولاً به دلیل احساسات شدید.
tearingly
به طرز بسیار احساسی و اشک‌آور، معمولاً در توصیف هنر یا ادبیات.
tearlessly
بدون اشک، به گونه‌ای که در هنگام ابراز احساسات، اشکی نریزد.
tearlessness
عدم اشک، حالت یا کیفیت عدم ابراز عواطف از طریق اشک.
tearlet
اشک کوچک، قطره‌ای از اشک که معمولاً به دلیل احساسات شدید ایجاد می‌شود.
tearlike
شبیه اشک، به چیزی اطلاق می‌شود که ظاهری مشابه اشک دارد.
tearpit
چاله اشک، مکان یا وضعیتی که در آن اشک یا احساسات به حدی تجمع پیدا می‌کند که می‌تواند به فروپاشی عاطفی منجر شود.
tearproof
ضد اشک، به معنای مقاوم در برابر پاره‌شدن یا آسیب دیدن.
tearstain
اثر اشک بر روی پوست یا پارچه که نشانه‌ای از گریه است.
teart
احساس غم و ناراحتی به خاطر اتفاقات عاطفی.
tearthroat
حالتی از گلو درد ناشی از گریه یا احساسات قوی.
tearthumb
گریه کردن به حدی که انگشت را برای خشک کردن اشک استفاده کنید.
teasable
قابل دم کردن، به خصوص در مورد چای یا دمنوش.
teasableness
ویژگی یا خاصیتی که اشاره به قابلیت دم کردن چای دارد.
teasably
به‌راحتی، به‌طور آسان و بی‌دردسر.
teaseable
قابل اذیت کردن یا شوخی کردن.
teaseableness
قابلیت یا وضعیت قابل اذیت شدن.
teaseably
به‌طور شوخی‌آمیز، به‌صورت مفرح.
teasehole
نقطه یا جایی که شوخی و سرگرمی ایجاد می‌کند.
teaseler
شخصی که دیگران را اذیت می‌کند یا به شوخی می‌گیرد.