tem
تم، مفهوم یا موضوعی است که یک اثر هنری یا ادبی حول آن شکل می‌گیرد.
tema
موضوع، سر عنوان یا نکته اصلی در یک گفتار یا اثر.
temacha
تمچا، یک غذای سنتی که یکی از بخش‌های مهم در سفره فرهنگ‌های مختلف است.
temadau
تمادو، یک نوع اشیاء یا کالاهایی که در محافل خاص ارزشمند هستند.
temalacatl
تمالکتل، یک وسیله یا ابزار خاص که در مراسم و تشریفات فرهنگی به کار می‌رود.
teman
موضوع، مفهوم یا محور اصلی یک رویداد یا بحث.
temanite
تمائنیته، نوعی سفال یا سرامیک که به طور خاص در برخی فرهنگ‌ها ساخته می‌شود.
tembe
تمبه، یک نوع کلبه یا سرپناه سنتی که معمولاً در جوامع بومی ساخته می‌شود.
tembeitera
تمبیترا، نوعی هنر یا جنس با رنگ‌های برجسته و زنده که در فرهنگ‌های خاصی تولید می‌شود.
tembeta
تمبتا، نوعی ماده غذایی که در آشپزی محلی استفاده می‌شود.
tembetara
تمبتارا، نوعی رقص که در جشن‌ها و مراسم مختلف اجرا می‌شود.
temblores
تمبلور، حرکات لرزشی یا تلاطم که معمولاً به موقعیت‌های طبیعی مربوط می‌شود.
temene
تمینه، منطقه‌ای مقدس یا محلی که برای عبادت استفاده می‌شود.
temerariously
به نحو بی‌پروا و با ریسک بالا عمل کردن.
temerariousness
بی‌پروا بودن یا ریسک‌پذیری بیش از حد.
temerate
کاهش یا محدود کردن مصرف چیزی.
temerities
عمل‌های بی‌پروا یا ریسکی که اغلب باعث شگفتی و تنش می‌شود.
temeritous
بی‌پروا و ریسک‌پذیر، معمولاً به شکل منفی.
temerous
شخصی که پرخطر و بی‌توجه به خطرات عمل می‌کند.
temerously
به روشی که فاقد احتیاط و پرخطر باشد.
temerousness
حالت یا ویژگی مخاطره‌جویی و بی‌احتیاطی.
temescal
محل و مراسمی سنتی برای تبادل نظر و پاکسازی روحی.
temiak
ادویه‌ای با طعم خاص که از گیاهان مناطق خاص به دست می‌آید.
temin
بخشی از ادبیات یا آثار ادبی که به نوع خاصی اشاره دارد.
temiskaming
تمی‌سکامین، منطقه‌ای در کانادا که به خاطر طبیعت زیبا و دریاچه‌هایش معروف است.
temnospondyli
تم‌نوسپوندیلی، گروهی از دوزیستان منقرض شده که در دوره‌های ژوراسیک و تریاسیک زندگی می‌کردند.
temnospondylous
تم‌نوسپوندیلی، به موجوداتی اطلاق می‌شود که به گروه دوزیستان منقرض شده تعلق دارند و خصوصیات خاصی دارند.
tempe
تمپه، شهری در ایالت آریزونا که به دانشگاه‌ها و فرهنگ همگانی‌اش مشهور است.
tempean
تمپه‌ان به ویژگی‌های جغرافیایی و آب و هوایی مربوط به منطقه تمپه و محیط پیرامون آن اطلاق می‌شود.
tempehs
تمپه‌ها به خوراکی‌هایی اشاره دارد که معمولاً از سویا ساخته می‌شوند و در غذاهای آسیای شرقی رایج هستند.
temperability
قابلیت تحمل‌پذیری، توانایی برای کنترل یا مدیریت حالات هیجانی و تنش‌ها.
temperable
قابل تحمل، بر اساس شرایط و وضعیت خاص، می‌توان آن را کنترل یا تغییر داد.
temperably
به صورت قابل تحمل، به شیوه‌ای که نشان‌دهنده کنترل یا مدیریت باشد.
temperality
قابلیت تحمل‌پذیری، به ویژگی‌ها یا خصوصیات حالت‌های عاطفی و هیجانی فرد وابسته است.
temperamentalist
فرد حساس، کسی که به شدت یا به طور غیرقابل پیش‌بینی نسبت به احساسات و عواطف خود واکنش نشان می‌دهد.
temperamentally
به صورت روحی، به ویژگی‌ها و حالات عاطفی یک فرد وابسته است.
temperamentalness
خصلت حساس بودن، نشان‌دهنده ناپایداری و عدم ثبات در احساسات و واکنش‌ها به موقعیت‌های مختلف است.
temperamented
حالت یا خصوصیت داشتن خصلت حساس، به معنای قابلیت و تأثیر پذیری در واکنش به احساسات و شرایط.
temperas
رنگ تمپر، نوعی رنگ است که با زرده تخم‌مرغ و آب مخلوط می‌شود و برای نقاشی استفاده می‌شود.
temperately
به گونه‌ای که متعادل و غیرهیجانی باشد، بخصوص در کنترل احساسات و واکنش‌ها.