adjument
ادجومنت به معنای یک عنصر اضافی، معمولاً برای تکمیل یا بهبود چیزی است.
adjunctively
به صورت ضمیمه یا اضافی و مرتبط با موضوعی دیگر.
adjunctly
به صورت مرتبط و ضمیمه.
adjuration
یک درخواست یا قسم شدید، به ویژه در شرایط جدی.
adjurations
چندین درخواست یا قسم شدید.
adjuratory
دارای لحن یا نوعی که درخواست یا قسم را منتقل می‌کند.
adjurer
شخصی که قسم می‌خورد یا درخواست می‌کند، معمولاً در موقعیت‌های رسمی یا معنوی.
adjurers
اجزای اصلی، افرادی که در دعاها یا مراسم احضار روح یا خدایان شرکت می‌کنند.
adjuror
اجزای اصلی شخصی است که در یک دعوی قانونی شهادت می‌دهد.
adjurors
اجزای اصلی، افرادی هستند که در یک دعوی قانونی شهادت می‌دهند.
adjustability
توانایی برای تنظیم و سازگاری با شرایط مختلف.
adjustably
به طوری که می‌توان آن را تغییر داد یا تنظیم کرد.
adjustage
تنظیم یا تطبیق چیزها برای رسیدن به عملکرد بهینه.
adjustation
تنظیم، تغییراتی که در یک سیستم یا شیء به منظور بهبود کارایی یا انطباق ایجاد می‌شود.
adjuster
کارشناس خسارت، فردی که وظیفه دارد تا خسارت‌های بیمه را بررسی و ارزیابی کند.
adjusters
کارشناسان خسارت، افرادی که در حوزه ارزیابی خسارت‌های بیمه فعالیت دارند.
adjustive
اصلاحی، مربوط به تغییرات یا تنظیمات برای بهبود یک وضعیت یا نتیجه.
adjustmental
تنظیمی، فرایند تغییر یا ساماندهی برای بهبود وضعیت.
adjustor
کارشناس، فردی که در زمینه ارزیابی خسارت‌های بیمه و مشاوره به مشتریان فعالیت می‌کند.
adjustores
تنظیم‌کننده، سیستمی که متغیرها را تغییر یا تنظیم می‌کند.
adjustoring
تنظیم‌سازی، عمل یا فرایند تنظیم یا تنظیم کردن.
adjustors
تنظیم‌کنندگان، اجزایی که به تنظیم یا بهبود عملکرد کمک می‌کنند.
adjutage
همکاری، عمل یا فرآیند پشتیبانی یا کمک در یک فعالیت.
adjutancy
همکاری، وضعیت یا مقام یک دستیار یا همکار ویژه.
adjutancies
همکاری‌ها، مجموعه‌ای از وضعیت‌ها یا مقامات همکاری و پشتیبانی.
adjutantship
جانشینی، مقام یا وظیفه‌ای که در آن فرد به عنوان کمکی برای فرمانده عمل می‌کند.
adjutator
جانشین، فردی که نقش مهمی در هماهنگی و ارتباطات دارد.
adjute
تنظیم کردن، تغییر دادن یا تنظیم چیزی به نحوی که بهتر عمل کند.
adjutor
کمک‌کننده، فردی که در انجام یک کار یا مأموریت به دیگران یاری می‌رساند.
adjutory
کمکی، مرتبط با وظایف جانبی که به مراجع اصلی پشتیبانی می‌کند.
adjutorious
کمک‌کننده، شخصی که در مواقع نیاز به دیگران یاری می‌رساند.
adjutrice
یار دوش، یک زن که به یک مقام نظامی کمک می‌کند.
adjutrix
یار دوش، زن کمک‌کننده به یک مقام نظامی.
adjuvate
بهبود، کمک کردن یا تسهیل کردن.
adlai
ادلی، نام یک سیاستمدار مشهور آمریکایی.
adlay
ادلا، نوعی غذا یا خوراک.
adlegation
ادلاسیون، نمایندگی یا ماموریت رسمی.
adlegiare
اداره یا تسریع کردن یک فرایند یا کار برای جلوگیری از توقف.
adless
بدون تبلیغ، به معنای نبود یا عدم وجود تبلیغات.
adlet
یک تبلیغ کوچک و مختصر که معمولاً در رسانه‌های دیجیتال استفاده می‌شود.