antarctogaean
منطقه‌ای جغرافیایی متعلق به قطب جنوب یا مرتبط با آن.
antares
آنتارس، یکی از درخشان‌ترین ستاره‌ها در صورت فلکی عقرب و از نوع ستاره‌های سوپرغول قرمز.
antarthritic
دارویی یا درمانی که برای کاهش درد و التهاب ناشی از آرتروز استفاده می‌شود.
antas
تپه‌های دفن باستانی که نشان‌دهنده شیوه‌ها و اعتقادات قدیمی در دفن اجساد است.
antasphyctic
اقدامات یا تجهیزاتی که از اختناق یا کمبود اکسیژن جلوگیری می‌کند.
antasthenic
وضعیت یا حس کم‌نظمی یا ضعف که معمولاً با مشکلات جسمی یا روحی مرتبط است.
antasthmatic
آنتی‌اسم، دارویی است که برای درمان و تسکین علائم آسم و مشکلات تنفسی استفاده می‌شود.
antatrophic
آنتی‌آتروپیک به موقعیت‌هایی اشاره دارد که منجر به کاهش یا تحلیل بافت‌ها یا اندام‌ها می‌شود.
antdom
قلمرو موریانه به تشکیل و زندگی اجتماعی موریانه‌ها اشاره دارد.
anteact
پیش‌عمل به عمل یا انتخاب‌های انجام شده قبل از وقوع یک رویداد اشاره دارد.
anteal
آنتی‌آل به روش‌هایی اشاره دارد که بر پیشگیری و جلوگیری از وقوع مشکلات تأکید می‌کند.
anteambulate
آنتی‌آمبوله به آرام و بدون عجله حرکت کردن در یک مکان اشاره دارد.
anteambulation
حرکت قبل از یک رویداد یا مراسم، معمولاً به شکل گردشی یا در ترتیب خاص.
antebaptismal
مربوط به آیین‌ها یا مراسمی که پیش از تعمید برگزار می‌شود.
antebath
حمام یا شستشویی که قبل از یک فعالیت خاص انجام می‌شود.
antebrachia
قسمت ساعد که بین مچ و آرنج قرار دارد.
antebrachial
مربوط به ناحیه یا ساختارهای ساعد.
antebrachium
به قسمت ساعد اشاره دارد که بین مچ و آرنج قرار دارد.
antebridal
قبل از مراسم عروسی، به خصوص در زمان آماده‌سازی برای آن.
antecabinet
کابینتی که قبل از دسترسی به فضای اصلی قرار دارد.
antecaecal
منطقه‌ای که قبل از روده بزرگ (ککوم) قرار دارد.
antecardium
منطقه‌ای که در جلوی قلب قرار دارد.
antecavern
تشکیل یا ساختاری که پیش از غار قرار دارد.
antecedal
رویدادها یا شرایطی که قبل از یک واقعه اتفاق می‌افتند.
antecedaneous
وابسته به یا مربوط به چیزی که سابق بر این اتفاق افتاده است.
antecedaneously
به طور پیشینی یا به عبارتی، در زمان قبل از وقوع.
antecedence
پیشینه، به معنای چیزی که قبل از موردی دیگر وجود داشته باشد.
antecedency
حالت پیشین، چیزی که اول وجود دارد یا بر چیز دیگری تأثیر می‌گذارد.
antecedental
مرتبط با یا مربوط به چیزهایی که قبلاً وجود داشته‌اند.
antecedently
به شیوه‌ای که چیزی از قبل وجود داشته یا باید درک شود.
antecell
آنتسل سلولی است که در مراحل رشد یا توسعه قبل از سلول‌های دیگر قرار دارد.
antecessor
پیشین به شخص یا چیزى اطلاق می‌شود که قبل از یک دیگر وجود داشته است.
antechinomys
آنتچینومیس نوعی جونده است که به‌ویژه در مناطق علفی وجود دارد.
antechoir
آنتکوا بخشی از مکان‌های مذهبی است که در جلوی کُر اصلی قرار دارد.
antechoirs
آنتکواها قسمتی از بناهای مذهبی هستند که معمولاً برای استفاده کُر قرار داده شده‌اند.
antechurch
آنتی‌کلیسا فضایی است که معمولاً برای جمع شدن و انتظار قبل از خدمات دینی طراحی شده است.
anteclassical
دوره‌ای که به قبل از کلاسیک اشاره دارد و تحت‌تاثیر جنبش‌ها و سبک‌های ویژه‌ای قرار دارد.
antecloset
حوزه یا فضایی که به قبل از کلاست مربوط می‌شود، معمولاً به فضای کوچکی اشاره دارد.
antecolic
روش یا رویکردی که به قبل از کوله مربوط می‌شود، به ویژه در جراحی‌ها.
antecommunion
خدمات یا مراسمی که به قبل از دریافت عشای ربانی اشاره دارد.