antidogmatic
ضدسازماندهی به معنای مخالفت با مجموعهای از عقاید ثابت و تأکید بر تفکر آزاد است.
antidogmatical
ضدسازماندهی به معنای عدم پایبندی به آموزههای سختگیرانه و پذیرش تنوع اندیشهها است.
antidogmatically
غیرمکتبی، به معنای نپذیرفتن یا عدم پایبندی به اصول یا نظریههای ثابت و قبول دیدگاههای مختلف.
antidogmatism
عدم پیوست به اصول یا عقاید ثابت، ترویج گفتگو و تبادل نظر.
antidogmatist
شخصی که به اصول ثابت پایبند نیست و به بررسی و تجزیه و تحلیل عقاید مختلف میپردازد.
antidomestic
به معنای ضدخانواده یا ضدخانگی، در مواردی که تمایل به زندگی خارج از محیط خانواده وجود داشته باشد.
antidomestically
بهطور غیرخانگی یا ضد خانوادگی، به روشهایی اشاره دارد که متفاوت از زندگی سنتی خانهداری است.
antidominican
غیر از یا مخالف با اصول یا اقوام دومینیکن، ممکن است به دیدگاههای سیاسی یا اجتماعی مرتبط باشد.
antidora
آنتیدورا: یک گل نادر که در مناطق خاصی رشد میکند و ویژگیهای منحصر به فردی دارد.
antidorcas
آنتیدورکاس: نوعی آنتلوپ است که در مناطق خشک زندگی میکند و به شرایط بیابانی سازگار است.
antidoron
آنتیدورون: نانی که پس از قربانی در مراسم مذهبی به پیروان داده میشود.
antidotal
آنتیدوتال: مربوط به داروهایی که اثرات ضد سم دارند.
antidotally
آنتیدوتال: به معنای مربوط به اثرات درمانی برای خنثیسازی سموم.
antidotary
آنتیدوتاری: مربوط به تدابیر و روشهای ضد سم.
antidoted
تأثیر شیمیایی بر روی یک سم یا عامل مضر که اثرات منفی آن را کاهش میدهد.
antidoting
فرآیند عمل پادزهر کردن یک سم یا ماده مضر.
antidotism
استفاده یا مطالعه پادزهرها در درمان سموم.
antidraft
قوانینی که به منظور جلوگیری از خدمت اجباری نظامی وضع شدهاند.
antidrag
ویژگیهای طراحی یا عملکردی که مانع کشش یا جلوگیری از حرکت به سمت عقب میشوند.
antidromal
مرتبط با رفتار یا هدایت سیگنالها در خلاف جهت معمول، به ویژه در سیستم عصبی.
antidromy
حرکت یا هدایت سیگنالها به سمت خلاف جهت عادی، به طور خاص در سیستمهای عصبی.
antidromically
به طور خاص، اشاره به پدیدهای که سیگنالها در خلاف جهت معمول حرکت میکنند.
antidromous
ارتباط با حرکت یا انتشار سیگنالها در خلاف جهت عادی، خصوصاً در علم عصبشناسی.
antidrug
اقدامات یا مواد مرتبط با مبارزه با استعمال مواد مخدر.
antiduke
ضد دوک، کسی که به دوک یا مقام سلطنتی مخالفت کند یا مخالف آن باشد.
antidumping
اقداماتی که به منظور جلوگیری از فروش محصولات خارجی با قیمت پایینتر از قیمت بازار داخلی صورت میگیرد.
antiecclesiastically
به طور انتقادی یا مخالف کلیسایی، در اشاره به ایدهها یا عملهایی که بر ضد کلیسا است.
antiedemic
دارویی که به کاهش ادما و ورم کمک میکند.
antieducation
مفهومی که به دوری از آموزش و آموزشهای موثر اشاره دارد.
antiegoism
ضد خودخواهی، فلسفهای که بر پایهٔ عدم تمایل به خودخواهی و ترجیح به خیر دیگران استوار است.
antiegoist
ضد خودخواه، فردی که به جای خودخواهی، تمایل به کمک به دیگران دارد.