atrorubent
آترو روبنت، اصطلاحی در گیاه‌ شناسی که به رنگ قرمز تیره اشاره دارد.
atrosanguineous
آتروسنگینیوس، به رنگ خون تاریک یا قرمز تیره اشاره دارد.
atroscine
آتروسین، اشاره به رنگ تیره و می‌تواند به تناژهایی از سیاه و قرمز اشاره داشته باشد.
atrous
آتروس به رنگ سیاه یا تیره اشاره دارد.
atsara
آتسارا نوعی سالاد یا خوراک جانبی است که معمولاً با سبزیجات و ادویه‌ها تهیه می‌شود و در غذاهای فیلیپینی رایج است.
att
آنت یک اصطلاح است که به استعداد یا قابلیت فرد در یک زمینه خاص اشاره دارد.
attababy
آتابابی یک اصطلاح تشویقی است که معمولاً به معنای تحسین و قدردانی استفاده می‌شود.
attabal
آتابال نوعی طبل است که معمولاً در مراسم و جشن‌ها استفاده می‌شود.
attacapan
آتاکاپان یک ابزار موسیقی یا حرکتی است که در رقص‌های فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
attacco
اتهاجم به عمل یا شیوه‌ای از حمله در ورزش یا جنگ اشاره دارد.
attachable
قابل اتصال، به چیزی که می‌توان آن را به چیزی دیگر متصل کرد، اشاره دارد.
attachableness
قابل اتصال بودن، ویژگی که نشان می‌دهد یک شیء می‌تواند به شیء دیگر متصل شود.
attachedly
به شکلی که به چیزی متصل باشد.
attacher
فرد یا ابزاری که اتصال را برقرار می‌کند.
attachers
جمع متصل‌کننده، ابزار یا افرادی که برای اتصال به کار می‌روند.
attacheship
وضعیت یا شرایط اتصال به یک چیز یا نهاد.
attackable
قابل حمله، وضعیتی که یک مکان یا شخص به راحتی می‌تواند مورد حمله قرار گیرد.
attackingly
به طور تهاجمی، به شیوه‌ای که به دیگران حمله می‌کند یا انتقاد می‌کند.
attacolite
آتاکولیت، کانی نادری که در منابع زمین شناسی مشخص می‌شود.
attacus
آتاکوس، نوعی شب‌پرۀ بزرگ که معمولاً در نقاط گرمسیری یافت می‌شود.
attagal
آتگال، یک نوع بند یا کمربند که معمولاً در لباس‌های سنتی استفاده می‌شود.
attagen
آتاجن، اصطلاحی در علم ژنتیک برای اشاره به ژن یا ماده ژنتیکی.
attaghan
اتاگان به معنای یک اصطلاح خاص و نادر است که در متون و فرهنگ‌های مختلف ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
attainability
دستیابی به معنی قابلیت دستیابی و امکان رسیدن به یک هدف یا وضعیت خاص است.
attainableness
حالتی که در آن امکان دستیابی به یک هدف وجود دارد و به عنوان ویژگی اهداف مشخص در نظر گرفته می‌شود.
attainably
به صورت قابل دستیابی، به معنای این که چیزی در دسترس و قابل انجام باشد.
attainer
کسی که به چیزی دست می‌یابد؛ به ویژه در زمینه موفقیت و دانش.
attainers
افرادی که به موفقیت‌های خاصی دست یافته‌اند و به عنوان الگو شناخته می‌شوند.
attainor
دست‌یابنده، فردی که به هدف یا موفقیتی در زندگی می‌رسد.
attaintment
دست‌یابی، فرآیند یا حالت رسیدن به چیزی، به ویژه دانش یا مهارت.
attainture
دست‌یابی، اصطلاحی در قوانین که به سلب حقوق اشاره دارد.
attal
اتال، یک نوع پوشش یا لباس سنتی در برخی فرهنگ‌ها.
attalea
آتاله، جنسی از نخل‌ها که در مناطق گرمسیری رشد می‌کنند.
attaleh
آتاله، اصطلاحی برای انواع ادویه‌های محلی که در آشپزی استفاده می‌شود.
attame
کنترل یا جمع‌آوری افکار یا احساسات به منظور جلوگیری از پخش شدن یا به اشتراک گذاشتن آنها.
attapulgite
یک نوع خاک رس که معمولاً به عنوان جاذب در صنعت و کشاورزی استفاده می‌شود.
attargul
نام یک ماده یا محصول که به دلیل بافت و ویژگی‌های خاصش شناخته می‌شود.
attask
حمله کردن به یک ایده یا موضوع به شکل نقد یا بررسی.
attaste
چشیدن یا امتحان کردن یک غذا یا نوشیدنی برای بررسی طعم.
attatched
وصله شده یا پیوست شده به چیزی.