autocatalepsy
خودکتلپسی، وضعیتی نادر که در آن فرد به طور ناگهانی و بدون اراده بی‌حرکت می‌ماند.
autocatalyses
خودکاتالیز به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک محصول از یک واکنش شیمیایی به عنوان کاتالیزور برای تسریع همان واکنش عمل می‌کند.
autocatalytic
خودکاتالیتیک به حالتی اشاره دارد که یک واکنش شیمیایی خود به خود تسریع می‌شود و به محصولات قبلی وابسته است.
autocatalytically
به روشی اشاره دارد که یک واکنش شیمیایی بر اساس ویژگی‌های خودکاتالیز به طور خودکار تسریع می‌شود.
autocatalyze
عملی که در آن یک ماده به طور خودکار به عنوان کاتالیزور برای تسریع یک واکنش عمل می‌کند.
autocatharsis
خودکاتارسی به فرآیند آزاد کردن احساسات از طریق خود-reflective و تحلیل شخصی اشاره دارد.
autocatheterism
عملی که در آن کاتتر به طور خودکار وارد بدن می‌شود یا بر اساس نیازهای پزشکی صورت می‌گیرد.
autocephaly
خودمختاری، اصطلاحی در دین مسیحی به معنی داشتن استقلال کلیسایی و عدم وابستگی به یک کلیسای دیگر.
autocephalia
خودمختاری، شرایطی که در آن یک کلیسا به طور مستقل عمل می‌کند و از یک کلیسای دیگر پیروی نمی‌کند.
autocephalic
مرتبط با خودمختاری، به وضعیتی که کلیسا مستقل از دیگر کلیساها عمل می‌کند اشاره دارد.
autocephality
وضعیت یا ویژگی خودمختاری، به ویژه در زمینه‌های مذهبی.
autoceptive
خودپذیری، به رویکردهایی اشاره دارد که در آن سیستم‌های بیولوژیکی خود را تنظیم می‌کنند.
autochemical
خودشیمیایی، به واکنش‌های شیمیایی درون یک سیستم اشاره دارد که معمولاً در فرآیندهای بیولوژیکی رخ می‌دهند.
autocholecystectomy
اتوچولسیستکتومی، عمل جراحی برداشتن کیسه صفرا از طریق تکنیک های خاص و خودکار.
autochromy
اتوکرومی، روش عکاسی رنگی که شامل استفاده از صفحات حساس به نور رنگی است.
autochronograph
اتوکرونوگراف، دستگاه یا ابزاری برای ثبت زمان به صورت خودکار و دقیق.
autochthonal
اتوختونال، به معنای بومی یا محلی، اشاره به چیزی که به طور طبیعی و در اصل در یک مکان خاص وجود دارد.
autochthony
اتوختونی، مفهوم ارتباط با ریشه‌های بومی و اصالت فرهنگی یک گروه خاص.
autochthonic
اتوختونیک، مرتبط با بومیان یا قبائل که در یک مکان خاص از زمان‌های باستان زندگی می‌کنند.
autochthonism
اصطلاحی اجتماعی-اقتصادی که به حالت و ویژگی‌های یک گروه که به طور بومی در یک محل زندگی می‌کنند اشاره دارد.
autochthonously
به معنای یک ویژگی یا عمل که به طور بومی و در محل اصلی خود انجام می‌شود.
autochthonousness
کیفیت یا وضعیتی که به طور بومی و اصلی در یک مکان وجود داشته باشد.
autochton
شخص یا گروهی که به طور بومی در یک منطقه زندگی می‌کند.
autocycle
نوعی وسیله نقلیه موتوری که با دو چرخ مشخص می‌شود و شبیه به موتور سیکلت است.
autocide
عملی که به موجب آن انسان به طور عمدی به محیط زیست آسیب می‌زند و باعث تخریب می‌شود.
autocinesis
خودحرکتی به حرکتی اطلاق می‌شود که سلول‌ها به طور مستقل از محرک‌های بیرونی انجام می‌دهند.
autocystoplasty
خودکیستوپلاستی به عمل جراحی‌ای گفته می‌شود که در آن مثانه تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
autocytolysis
خودسلول‌زایی به فرآیندی اطلاق می‌شود که طی آن سلول‌ها به طور خود به خود تجزیه می‌شوند.
autocytolytic
خودسلول‌زایی به ویژگی‌ها یا فرآیندهایی گفته می‌شود که به نابودی خود سلول می‌انجامند.
autoclasis
خودشکستگی به فرایندی گفته می‌شود که در آن ساختارهای داخل سلول تجزیه می‌شوند.
autoclastic
خودشکن به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که شامل تجزیه و نابودی سلول‌ها هستند.
autocoder
آتوکودر، ابزاری که برای خودکار کردن فرآیند کدنویسی نرم‌افزار استفاده می‌شود.
autocoenobium
آتوکئونو بیوم، جامعه‌ای از موجودات زنده که در یک مکان مشترک زندگی می‌کنند.
autocoherer
آتوکوهیرر، ابزاری برای تشخیص و تقویت سیگنال‌های رادیویی.
autocoid
آتوکویید، ماده‌ای زیستی که اثرات خود را در مکان‌هایی خاص در بدن اعمال می‌کند.
autocoids
آتوکوییدها، گروهی از ترکیبات زیستی که به صورت محلی اثرات خاصی را در سیستم‌های بدن اعمال می‌کنند.
autocollimate
خودکالیبره کردن، فرآیند تنظیم خودکار تجهیزات نوری به منظور دقیق‌تر کردن کارایی آنها.
autocollimation
خودکلاسی، فرآیند هم‌راستا کردن یا اندازه‌گیری زاویه‌ای است که در آن نور به صورت بازتابی به منبع خود برمی‌گردد.
autocollimator
خودکلاسی دستگاه نوری است که برای اندازه‌گیری زوایا از تکنیک خودکلاسی استفاده می‌کند.
autocollimators
خودکلاسی‌ها ابزارهای نوری هستند که برای اندازه‌گیری زوایا در کاربردهای مختلف به کار می‌روند.