babai
بابا، عنوانی که برای افراد مسن و با تجربه با عنوان احترامی بهکار میرود، به ویژه کسانی که در جامعه نقشی مشاور دارند.
babaylan
بابایلان، عنوانی که به رهبریهای معنوی و مذهبی در جوامع قدیمی اطلاق میشود، به خصوص در زمینه آئینها و مراسمها.
babaylanes
بابایلان، گروهی از افراد که به رهبری معنوی و شفاگری اختصاص دارند و دانش و شیوههای خود را به صورت موروثی منتقل میکنند.
babajaga
باباژا، شخصیتی در افسانهها و داستانهای مردمی که معمولاً به عنوان فردی خردمند و کمککننده به تصویر کشیده میشود.
babakoto
بابکوتو، یک نوع لمور بومی ماداگاسکار است که به دلیل ویژگیهای نادرش مورد توجه قرار گرفته است.
babasco
باباسکو، سس تند و طعمداری است که معمولاً با فلفلها تهیه میشود و در غذاهای کارائیبی استفاده میشود.
babasu
باباسو، درختی است بومی برزیل که میوهای دارد و از مغزش میتوان روغن استخراج کرد.
babbage
چارلز بابیج، ریاضیدان و مخترع انگلیسی است که به خاطر ایدههایش در زمینه محاسبات و طراحی ماشینهای محاسباتی مشهور است.
babbie
بابی، نام مستعار یا لقب است که معمولاً برای افرادی با نام باربارا به کار میرود.
babbishly
بابیشی، به شیوهای رفتار کردن یا صحبت کردن که کودکانه یا بازیگوشانه به نظر میرسد.
babbit
بَبیت، نوعی آلیاژ قلع و مس است که در ساخت یاتاقانها و بلبرینگها استفاده میشود.
babbitted
عمل بَبیت کردن به فرآیند پوشش فلز قلع بر روی یاتاقانها اشاره دارد.
babbitter
بَبیتکار به فردی اطلاق میشود که به طور تخصصی در زمینه بَبیت کردن کار میکند.
babbittess
بَبیتکار زن به زنی اطلاق میشود که در فرآیند بَبیت کردن مهارت دارد.
babbittian
بَبیتی به سبکی اطلاق میشود که عموماً شامل دقت و کارایی در کار است.
babbitting
بَبیت کردن به فرآیند استفاده از آلیاژ بَبیت برای یاتاقانها و دیگر اجزا ماشینآلات گفته میشود.
babbittism
بابیتیزم، وضعیتی که در آن افراد به صورت غیر انتقادی و تنها به خاطر همرنگی با جماعت رفتار کنند و به مادیات اهمیت زیادی بدهند.
babbittry
بابیتری، رفتار یا خصوصیتی که در آن فرد بدون تفکر، به دنبال روندهای مادی و اجتماعی میرود.
babblative
بابلاکتیو، صفتی که به صحبتهای طولانی و احاطه دار اشاره دارد که به هدف اصلی نمیرسد.
babblement
بابلمنت، صدای خروشان و ناپیوسته که به ویژه در جمعی از افراد به وجود میآید.
babblesome
بابلسام، صفتی که به افرادی که پرحرف و اجتماعی هستند اشاره دارد.
babbly
بابلی، صفتی که به افرادی اشاره دارد که به راحتی و با خوشحالی صحبت میکنند.
babblingly
به طرز بیمعنی و غیرمنظم صحبت کردن یا بیان کردن.
babblish
حالت یا سبک صحبت کردن یا نوشتن که بیمعنا و خستهکننده است.
babbool
یک نوع درخت یا گیاه که خواص دارویی دارد.
babbools
جمع واژه بابول، به معنای درختان بابول.
babcock
یک نام خانوادگی که معمولاً در کشورهای انگلیسیزبان دیده میشود.
babehood
بچهگی، دورهای در زندگی که فرد هنوز در مراحل ابتدایی رشد خود قرار دارد، به ویژه دوران کودکی.
babeldom
بابلدوم، به معنای وضعیتی از سردرگمی و بینظمی که به دلیل بیتفاهمی ایجاد میشود.
babelet
بچهگی، توصیف یا تجلی جوانی و معصومیت در هنر یا ادبیات.
babelic
بابلک، به معنای ویژگی یا کیفیتی که اشاره به سردرگمی و بینظمی دارد.
babelike
بابلگونه، به معنای حالتی از سردرگمی یا بینظمی در ارائه ایدهها.
babelish
بابلمانند، به معنای به وجود آوردن سردرگمی و بینظمی در ارتباط.
babelism
بابلگرایی به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن زبانها و ارتباطات مختلف با هم تداخل پیدا میکنند و موجب سردرگمی میشوند.
babelize
بابلسازی یعنی ترکیب و مخلوط کردن زبانها در مکالمات.
babery
بابلری به یکی از اصطلاحات خاص اشاره دارد که دارای بار خیالانگیز و غیررسمی است.
babeship
بابلشیپ به معنای داشتن ویژگیهای دلنشین و خوشایند در یک شخص میباشد.
babesia
بابزیا یک نوع انگل است که عموماً در مواردی مانند بیماریهای خونی وجود دارد.
babesias
بابزیاها انگلهایی هستند که میتوانند باعث بیماریهای مختلف شوند.