backslappers
افرادی که به دیگران به شدت و افتخار سلام و خسته نباشید می‌گویند و آنها را مورد تقدیر قرار می‌دهند.
backslaps
حالت یا عملی که در آن شخصی به پشت دیگری ضربه‌ای آرام و تشویق‌آمیز می‌زند.
backslided
به عقب برگشتن یا به عادات یا رفتارهای قبلی بازگشتن بعد از پیشرفت.
backslider
فردی که از اصول یا قواعدی که قبلاً پذیرفته است، بازمی‌گردد.
backsliders
افرادی که به رفتار یا باورهای قدیمی خود بازگشته‌اند، به خصوص در زمینه‌های معنوی یا اخلاقی.
backslidingness
حالت یا ویژگی بازگشت به رفتار یا باورهای قدیمی، به طور خاص پس از یک دوره پیشرفت.
backspacefile
فایل بک‌اسپیس، فایلی است که برای بازیابی داده‌ها یا اطلاعات از دست رفته استفاده می‌شود.
backspacer
بک‌اسپیس، کلیدی روی کیبورد است که برای حذف متن یا کاراکتر‌های قبلی استفاده می‌شود.
backspang
بک‌اسپنگ، یک نوع حرکات ژیمناستیکی است که شامل حرکات دورانی به عقب می‌باشد.
backspear
نیزه عقب، نوعی سلاح یا ابزار پرتاب است که به طور خاص در جنگ استفاده می‌شود.
backspeer
نیزه عقب، نوعی سلاح پرتابی است که نیاز به دقت و مهارت دارد.
backspeir
نیزه عقب، ابزاری است که غالباً به خاطر تعادل و طراحی‌اش استفاده می‌شود.
backspier
پشتیبانی یا سازه‌ای که برای تقویت و حمایت ساختارهای دیگر استفاده می‌شود.
backspierer
ابزاری که برای کشیدن و سفت کردن کابل‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
backsplice
متصل کردن دو قسمت سیم به یکدیگر به صورت معکوس برای افزایش طول یا جا به جایی.
backspliced
زمانی که اتصال دو سیم یا کابل به صورت معکوس انجام می‌شود.
backsplicing
فرایند متصل کردن دو یا چند سیم یا کابل به یکدیگر به صورت معکوس.
backspread
استراتژی در معاملات مالی که شامل خرید و فروش گزینه‌ها به طور همزمان می‌شود.
backspringing
حرکت رو به عقب در ژیمناستیک که با چرخش بدن و سر به سمت زمین همراه است.
backstab
خیانت به کسی به ویژه زمانی که فرد به دنبال منافع خود باشد.
backstabbed
احساس خیانت به دلیل عمل نامناسب یک شخص دیگر.
backstabber
شخصی که به دیگران خیانت می‌کند به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی.
backstaff
ابزاری قدیمی برای تعیین موقعیت خورشید و ناوبری.
backster
شخصی که حرکات چرخشی را به شکلی خاص و جذاب انجام می‌دهد.
backstick
چوبی که برای حمایت و استحکام در ساختارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
backstone
سنگی در ناحیه پشتی که به تقویت ساختارها کمک می‌کند.
backstrap
بندی که در ناحیه پشتی قرار دارد و به توزیع وزن کمک می‌کند.
backstrapped
سیستمی که در آن اقلام به صورت پشتی ثابت می‌شوند.
backstring
سیمی که در بخش پشتی سازها وجود دارد و نقش مهمی در صدا ایفا می‌کند.
backstrip
بندی که در ناحیه پشتی پوشاک به زیبایی و تناسب کمک می‌کند.
backstroked
سبک شنا کردن به صورت پشت به آب، معمولاً در مسابقات یا جلسات تمرینی استفاده می‌شود.
backstroking
فعل شنا کردن به صورت پشت به آب، در حال حاضر در حال انجام است.
backstromite
یک ماده معدنی نادر با ترکیبات خاص.
backswording
هنر رزمی قدیمی که شامل استفاده از شمشیرهای خاصی می‌شود.
backswordman
فردی که در هنر پشت‌وردی تخصص دارد.
backswordmen
گروهی از افرادی که در هنر پشت‌وردی مهارت دارند.
backswordsman
شمشیرزن پشتی، کسی که در هنرهای رزمی از شمشیر استفاده می‌کند و معمولاً از پشت به حریف حمله می‌کند.
backtack
بررسی مجدد مراحل یا تصمیمات قبلی، در بحث‌ها یا پروژه‌ها به معنای عقب‌نشینی و تحلیل بسیار است.
backtender
نظارت‌کننده پشتی، شخصی که مسئول مدیریت قسمت پشتی یا خدمات پشت صحنه یک مکان است.
backtenter
نظارت‌کننده پشتی فردی است که وظیفه نظارت بر ایمنی و مدیریت در قسمت‌های پشتی یک رویداد یا مکان را دارد.