backtrace
بررسی مجدد مراحل یا مسیر برای پیدا کردن منبع مشکل یا گمشده.
backtracker
شخصی که به بازگشت از یک مسیر یا نقشه کمک میکند.
backtrackers
برگردنده؛ فردی که مسیر خود را به عقب میکشد یا دوباره بررسی میکند، به ویژه در شرایطی که در وضعیتی گم شدهاند.
backtrail
مسیر بازگشت؛ مسیری که شخص برای برگشت از آن استفاده میکند و معمولا از مسیر اصلی به عقب میروید.
backtrick
حقه بازگشتی؛ ترفند یا اقدام غیرمنتظرهای که معمولاً برای سرگرمی یا شگفتزده کردن استفاده میشود.
backus
بکاس؛ معمولاً اشاره به شخص یا مفهوم خاصی در یکی از زمینهها مانند فناوری دارد.
backvelder
برگردنده؛ شخصی که به دنبال مسیرهای کمتر شناختهشده و عمومی میگردد.
backway
مسیر پشتی؛ راهی که کمترین ترافیک را دارد و معمولاً برای دور زدن از محلهای شلوغ استفاده میشود.
backwall
دیوار پشتی، دیواری است که در انتهای یک فضا یا اتاق قرار دارد و معمولاً به عنوان نقطه مرجع در طراحی داخلی استفاده میشود.
backwardly
به سمت عقب یا در جهت مخالف، معمولاً در مورد حرکت یا رفتار اشاره دارد.
backwasher
ابزاری برای شستشوی ناحیه پشت که معمولاً در حمام یا هنگام استحمام استفاده میشود.
backwatered
منطقهای که به دلیل آب جمع شده به قهری رسیده است و نسبتاً دست نخورده و بکر میباشد.
backwoodser
شخصی که در نواحی دورافتاده و غیرشهری زندگی میکند و به سبکی از زندگی متصل به طبیعت تمایل دارد.
backwoodsy
احساسی یا ویژگیای که به زندگی روستایی، دورافتاده و طبیعت مرتبط است.
backwoodsiness
حالت و ویژگیهای ناحیههای دورافتاده و روستایی، جایی که طبیعی و غیرمدرن است.
backword
حالت یا شکلی از صحبت کردن که از نظر ترتیب یا ساختار غلط است.
backworm
نوعی حشره که معمولاً در خاک و درختان زندگی میکند.
backwort
گیاهی با خواص دارویی که معمولاً در درمان سنتی استفاده میشود.
backwrap
ابزاری که باعث حمایت از ناحیه کمر میشود و برای بهبود وضعیت بدن طراحی شده است.
backwraps
نسخههای متعدد ابزارهایی برای حمایت از ناحیه کمر.
baclin
بکلین، نوعی گیاه نادر که تحت بررسیهای علمی قرار گرفته است.
bacony
که به طعم یا ویژگی بیکن اشاره دارد، مطلوب و خوشمزه.
baconianism
اصولی که به فلسفه علمی و روش تجربی بیکن اشاره دارد.
baconic
رویکرد یا راهحلی که با فنآوری یا روشهای مبتکرانه پیوند دارد.
baconism
حرکتی که به عشق و لذت از بیکن در غذاها اشاره دارد.
baconist
فردی که طرفدار بیکن و استفاده از آن در غذاها است.
baconize
بیکنایز کردن، افزودن بیکن به یک غذا برای افزایش طعم و خوشمزگی آن.
baconweed
بیکن وید، نام گیاهی که به دلیل شکل و رنگش به بیکن شبیه است.
bacopa
باگوپا، گیاهی که به بهبود حافظه و عملکرد مغز کمک میکند.
bacquet
باکت، تور یا وسیلهای برای صید ماهی که معمولاً کوچک است.
bact
باکت، اختصار یا اصطلاحی که در زمینههای علمی به کار میرود.
bacteremic
باکتریمی، حالت یا بیماریای که در آن باکتریها در خون وجود دارند.
bacteriaceae
باکتریاسه، خانوادهای از باکتریها که شامل انواع مختلفی هستند و در موارد مختلفی از جمله عفونتها نقش دارند.
bacteriaceous
باکتریاسه، توصیفی برای محیط یا شرایطی که برای رشد باکتریها مناسب است.
bacteriaemia
باکتریمی، حضور باکتریها در خون که ممکن است به عفونت منجر شود.
bacterian
باکتریایی، مربوط به باکتریها و ویژگیها یا مطالعات آنها.
bacteric
باکتریکشنده، توصیفی برای موادی که قادر به کشتن باکتریها هستند.
bactericholia
باکتریکولا، گونهای از باکتری که معمولاً در روده انسان یافت میشود و بر سلامت آن تأثیر دارد.
bactericidal
باکتریکش، مادهای که میتواند باکتریها را از بین ببرد.
bactericidally
به صورت باکتریکش، به شیوهای که باکتریها را از بین ببرد.