bancus
بانکوس، به یک واحد خاص یا مغازه اشاره دارد که محصولات میفروشد.
banda
بندا، یک گروه موسیقی که معمولاً در رویدادها یا جشنها اجرا میکند.
bandager
باندگر به فردی اشاره دارد که زخمها را با باند میپیچد.
bandagers
باندگرها، جمع افرادی که زخمها را باندپیچی میکنند.
bandagist
بندابیز، فردی که در قرار دادن و نگهداشتن باند بر روی زخم تخصص دارد.
bandaid
چسب زخم، نوار چسبی که برای پوشاندن زخمهای کوچک استفاده میشود.
bandaite
باند، نوار چسبدار که برای حفاظت از زخمها یا خراشها استفاده میشود.
bandaka
بندهک، نوعی رقص سنتی که در بعضی فرهنگها رایج است.
bandala
بندله، نوعی پارچه یا حجاب رنگارنگ که در رویدادهای خاص به کار میرود.
bandalore
بندالور، ابزاری که برای طراحی و نقاشی استفاده میشود.
bandanaed
بندانا به معنای پارچهای است که به دور سر یا گردن بسته میشود.
bandannaed
بندانا به سبک خاصی از پوشش مو اشاره دارد که شامل استفاده از بندانا است.
bandar
بندر گونهای میمون است که در هند و دیگر مناطق یافت میشود.
bandarlog
بندرلاگ به گروهی از میمونها در افسانهها و داستانهای هندی اشاره دارد.
bandboxy
بند باکسی به فضایی کوچک و بسته اشاره دارد.
bandboxical
بند باکسی به شیوهای از طراحی یا چینش اطلاق میشود که فضایی کوچک را ایجاد میکند.
bandcase
باندکیس، پوشش یا جعبهای که به منظور نگهداری یا محافظت از اشیاء به ویژه بلیطها یا لوازم موسیقی استفاده میشود.
bandcutter
باندکاتر، ابزاری برای برش یا تکهتکه کردن نوار یا مواد مشابه است.
bande
بسته، جمعی از اشیاء مثل گل یا دیگر مواد که به طور مرتب کنار هم قرار گرفتهاند.
bandeaus
باندوها، نوعی لباس بدون دکمه یا آستین که معمولاً نوارهایی از پارچه هستند و برای پوشش مناسب استفاده میشوند.
bandel
باندل، نوار یا وسیلهای برای نگهداشتن مو به شکل مرتب.
bandelet
باندلت، وسیلهای تزئینی به شکل نازک که معمولاً برای زیباسازی لباس یا مو استفاده میشود.
bandelette
باندلت، یک نوار کوچک یا روبان است که برای تزئین اشیاء یا هدایای دیگر به کار میرود.
bandeng
باندنگ، نوعی ماهی است که در مناطق خاصی از آسیا به ویژه اندونزی یافت میشود و معمولاً در آشپزی استفاده میشود.
bander
باندری، ابزاری است که معمولاً برای نگهداشتن یا بستن اشیاء به هم استفاده میشود.
banderlog
باندربلاگ، موجوداتی تخیلی که معمولاً در ادبیات کودک و داستانهای تخیلی به تصویر کشیده میشوند.
banderma
باندیرما، شهری بندری در ترکیه با جاذبههای گردشگری.
banderoled
باند رول شده، به معنی انتقال یا بستهبندی اشیاء به روشی است که آنها در حین حمل و نقل امن بمانند.
banderoling
بندرول کردن به فرآیند جمعآوری و سازماندهی اقلامی مانند تمبرها یا سکهها اشاره دارد.
banders
بندرساز به افرادی اشاره دارد که در فرآیند چسباندن یا قرار دادن برچسبها بر روی اجناس مشغول به کار هستند.
bandfile
فایل بندر به فایلی اشاره دارد که برای سازماندهی و مدیریت موسیقی یا اطلاعات مربوط به باندها استفاده میشود.
bandfiled
بندفایلشده به حالتی اشاره دارد که در آن پروندهها یا اطلاعات به طور منظم بایگانی شدهاند.
bandfiling
بندفایلینگ به فرآیند سازماندهی و بایگانی اطلاعات مربوط به موسیقی یا تجهیزات اشاره دارد.
bandgap
فاصله بند به اختلاف انرژی بین دو نوار الکترونیکی در یک ماده اشاره دارد.
bandhava
بندهووا، به معنای یک نوع ارتباط یا محبت میان افراد در فرهنگها و سنتهای مختلف است.
bandhook
بندهوک، وسیلهای برای نگهداشتن یا وصل کردن اجزا به هم که معمولاً در کارهای صنعتی استفاده میشود.
bandhor
بندهور، اصطلاحی در رشتههای محیط زیست که به یک ویژگی طبیعی خاص اشاره دارد.
bandhu
بندهو، واژهای در زبانهای مختلف که به دوستان نزدیک یا خویشاوندان اشاره دارد.
bandi
بندی، نوعی لباس یا دکوراسیون که معمولاً در مراسم خاص یا جشنوارهها استفاده میشود.
bandyball
بندیبال، ورزشی شبیه به هاکی که معمولاً روی یخ یا زمینهای مخصوص انجام میشود.